اصول و روش های کاربردی در فرزند پروری

 تولد و نوزادی

 پدر یا مادر بودن یکی از مهمترین و در عین حال دشوارترین وظیفه ای است که هر فرد بالغ در طول دوران زندگی اش تجربه می کند. هدف از طرح موضوع «پدر یا مادر خوب بودن» تربیت فرزندی سالم و رشد یافته است بطوری که مهارت مورد نیاز در زندگی بزرگسالی را دارا باشد. اکثر افراد تجربۀ    پدر یا مادر بودن را بدون آمادگی در رویارویی با آن چه پیش روی دارند آغاز می کنند و مهارت ها را با آزمایش و خطا فرا می گیرند. پاره ای افراد نیز از خود انتظارات بیش از حد دارند (در مورد احساس و نحوۀ انجام وظایف خویش بعنوان والدین). این انتظارات غیر واقع بینانه غالباً منجر به ناامیدی و احساس عدم کفایت خواهد شد. مطالب این بحث پیشنهاداتی را به شما ارائه خواهد داد تا بتوانید از عهدۀ مقابله با چالش هایی بر آئید که لازمۀ انجام وظایف به عنوان پدر یا مادر است.

آمادگی برای پدر و مادر شدن

اتخاذ نقش والد سخت ترین کاریست که هر کسی می تواند داشته باشد و این به معنی این است کهزندگی ما در حال تغییر است و زوجین باید برای این تغییرات آماده باشند. به عنوان مثال تغییرات بدنی که در طی حاملگی اتفاق می افتد و یا مهم تر از آن تغییرات هیجانی و ذهنی که با تولد فرزند      ارتباط دارند. این تغییرات ممکن است برای والدین مثبت و هیجان آور یا چالش زا باشند. برخی از جنبه های مثبت ورود کودک به خانواده عبارتند از:

منحصر به فرد بودن تجربه حضور کودک: بچه ها منحصر به فرد و اختصاصی اند و والدین با حضور کودک می توانند یاد بگیرند که از دنیای جدیدشان لذت ببرند.

تجربه جدید عشق: تولد یک کودک تجربه جدیدی در عشق برای والدین در بر دارد که می تواند عمیق باشد.

ایجاد برداشت های جدید از خود در والدین: بسیاری از والدین بدنبال تولد فرزند احساس پختگی و مسئولیت پذیری پیدا می کنند.

حس جدیدی اززندگی خانوادگی: فرزندان به شکل گیری حس جدیدی از ارتباط خانوادگی      کمک می کنند.

رشد فردی: تربیت فرزند و والد بودن فرصتی را برای هدایت، آموزش و انتقال ارزش ها           فراهم می سازد. همچنین به ایجاد مسئولیت پذیری اقتصادی، حمایت مستقیم از کودک و ایجاد تعادل در فعالیت های کاری و نقش والد کمک می کند.

بر این اساس والد شدن اتخاذ یک نقش جدید در زندگی است که تا این زمان افراد هیچ گاه چنین تجربه ای نداشته اند و لازم است که افراد با این تغییرات و نقش های جدید سازگار شوند.

به عنوان مثال والدین مجبور خواهند بود که زمان کمتری را صرف فعالیت های اجتماعی نمایند. لذا به عنوان والد لازم است به دو سؤال اساسی زیر پاسخ دهند:

1- چه کاری را به عنوان والد انجام خواهید داد.

2- انتظار دارید چه تغییراتی در زندگی و ارتباطتان رخ دهد.

برای پاسخ دادن به این سؤالات لازم است در مورد نیازهای این نقش جدید فکر کنید. فهم تجربیات گذشته، توانایی های فردی و کسب اطلاعات می توانند در آماده شدن برای نقش والد               کمک کننده باشند.

چه کار کنیم تا بتوانیم برای اتخاذ نقش والد آماده شویم

برای کسب این آمادگی برخی نکات مفید وجود دارند که می توانید آنها را به کار ببرید:

اضطراب شما در مورد اتخاذ نقش والد ناشی از نگرانی شما در مورد چگونگی مدیریت درست کودک است، خودتان را بعنوان یک والد ببینید و مهارت هایتان را رشد دهید.

درمورد تکامل کودک آگاهی کسب کنید و رویکردتان نسبت به نقش والد توأم با انتظارات مثبت و واقعی باشد.

زمانی که روی نکات منفی متمرکز شوید تربیت فرزند مشکل می شود بنابراین سعی کنید یک رویکرد مثبت نسبت به رشد کودک داشته و بدنبال نکات مثبتی بگردید که هر روز در زندگی کودک اتفاق می افتد.

فعالیت هایی را سازمان دهی نمایید که تعامل شما را با کودک زیاد کند مثل نواختن موسیقی، خواندن ترانه های نرم و دلنواز، صحبت و گفتگو با کودک.

ارتباط مناسب زوجین یک سیستم حمایتی کلیدی برای کودک فراهم می سازد لذا بر روابط مشترک مثبت با همسرتان تمرکز کرده و سعی کنید اختلافات و درگیری ها را کاهش دهید.

شبکه حمایتی اجتماعی که می توانید به شما به عنوان یک تازه والد کمک نماید را با همسرتان، با والدینتان، با بستگان و دوستانتان گسترش دهید و افرادی که می توانند به شما کمک کرده یا از آنها راهنمایی بگیرید را پیدا کنید.

اختلال افسردگی می تواند نقش شما را به عنوان والد به چالش بکشد، اگر مستعد افسردگی هستید کمک های پزشکی مناسبی را پیدا کرده و حمایت های اجتماعی را برای مقابله با چالش ها به خدمت بگیرید.

اگر تجربیات منفی در ارتباط با والد خودتان از کودکیتان دارید مثل کودک آزاری یا عدم مراقبت کافی از سوی والدینتان، این تجربیات منفی را در نظر داشته و از این فرصت برای یافتن روش های مثبت تعامل با کودک استفاده کنید.

بارداری و زایمان

اهمیت بهداشت روان مادر در طی بارداری:

برای بسیاری از زنان جوان حاملگی و مادر شدن تجارب مثبت و خوشایندی هستند و مادر شدن برایشان یک نقطه عطف در تکامل محسوب می شود. با این حال بارداری با تهدیدهایی نیز همراه است و بر این اساس مراقبت های بهداشتی از زنان باردار در طی چندین دهه گذشته در تمام دنیا       افزایش یافته است. پیشرفت تکنولوژی و دانش بشری، باعث پیامدهای مثبتی در این زمینه شده است. در مورد مشکلات روانی و هیجانی نیز مسئله مشکل مشابهی دارد. و مهم است بدانیم که چه عملکرد هیجانی و روانی شناختی در طی حاملگی درگیر هستند؟

چه انتقال هایی در طی حاملگی اتفاق می افتد و چه زمینه هایی برای ارزیابی بهداشت روان  لازم هستند و برای بهبود بهداشت روان چه کارهایی می توان انجام داد؟

زنان باردار همچنان که به سمت والد شدن حرکت می کنند با تغییرات مداومی در زندگی، روابط و جسمشان مواجهند. اگر چه ممکن است این تغییرات را کم اهمیت جلوه دهند ولی این تغییرات حتی در یک بارداری طبیعی هم چالش برانگیزند  چه رسد به آنکه مشکلاتی مثل افسردگی، سوگ عزیزان، قربانی تهاجم واقع شدن، انزوا و سایر موضوعات مربوط به بهداشت روان هم وجود داشته باشند.

مشخص شده که فراهم نمودن حمایت های اجتماعی مثل مداخلات روان شناختی و عاطفی می تواند تأثیر قابل توجهی بر زنان باردار و فرزندانشان داشته باشد. مشکلاتی مثل افسردگی، سوگ، تهاجم و انزوا می توانند پیامدهای جسمی و هیجانی متعددی برای مادر و کودک داشته باشند به عنوان مثال افزایش استرس در مادری که مورد تهاجم و پرخاشگری قرار می گیرد باعث وزن کم کودک در     زمان تولد می شود. افسردگی مادر با نشانه های شبه افسردگی در نوزاد مرتبط است، اضطراب و استرس باعث کاهش جریان خون در رحم می شود که این مسئله منجر به شکل گیری اعصاب     مغزی می گردد. تحقیقات نشان داده اند که دو سوم انقباظات پیش رس ناشی از جنبه های روانی- اجتماعی و روانی – جسمی استرس است.

انتقال به نقش پدری

اتخاذ نقش پدری یک واقعه مهم زندگی است که تمام جنبه های عملکرد مردان – اجتماعی را      تحت تأثیر قرار می دهد. این انتقال زمان تغییرات، استرس و گاهی بحران است. پدر شدن گاهی ممکن است بر بهداشت روان پدری که درحال سازگاری با این نقش است اثرات منفی داشته باشد. مشکلاتی که در رابطه بین زوجین وجود دارد می تواند بر سازگاری پدر با نقش پدری اثر بگذارد.       بخصوص کیفیت رابطه زنانشویی در 10 ماه اولیه دورۀ پدر شدن بیشترین اثر را دارد. تأثیر هیجانی قدرتمند درگیر شدن پدر با فرایند تولد و فرصت تماس اولیه با نوزاد باعث افزایش همراهی پدر با شیرخوار می شود.فعالیت های مراقبتی پدر از شیر خوار در شکل گیری بارز عاطفی پدر – شیرخوار نقش مهمی دارد. تحقیقات نشان داده اند که اتخاذ نقش والد برای تازه پدران مشکل تر از اتخاذ نقش والد برای تازه مادران است. و مردان نسبت به زنان استرس های خاصی دارند که در زن ها کمتر     دیده می شود. برخی از این استرس ها عبارتند از:

شبکه حمایتی مردها نسبت به زن ها صعیف تر است، ضمن آنکه باید حمایت از همسرشان را هم فراهم نمایند.

مسئولیت فراهم نمودن امکانات حمایتی برای خانواده جدید، استرس های کاری و اقتصادی دیگری را ایجاد نماید.

بسیاری از مردان الگوهای خوبی از نقش پدر نداشته اند.

مردان جوان نسبت به زنان جوان در مورد حاملگی، تولد نوزاد و والد بودن ایده آل   نگران ترند.

مردان نسبت به زنان بدنبال مشکلات هیجانی کمتر از کمک دیگران استفاده می کنند و به جای آن ممکن است به استراتژی های غیر انطباقی مثل بروز رفتارهای پرخطر یا    مصرف الکل و مواد بپردازند.

بر این اساس انجام مراقبت های بهداشت روان، استفاده از شبکه حمایتی خانواده، مراجعه به پزشکان در صورت وجود نشانه های افسردگی و مشکلات هیجانی، حل تعارضات زناشویی، درگیر شدن بیشتر پدران در تولد نوزاد و مراقبت از نوزاد برای انطباق و سازگاری بهتر با نقش پدری لازم است.

مادر شدن و مراقبت از کودکان خردسال

مادر شدن، تجربه ای سرشار از شگفتی هاست. بزرگترین شگفتی، شدت احساسات مادر نسبت به کودک تازه به دنیا آمده است. قبل از تولد وی حتی تجسم زندگی همراه با مسئولیت مراقبت و نگهداری از یک کودک دشوار به نظر می رسد. اما پس از تولد او زندگی بدون وجود این انسان کوچک و دوست داشتنی غیر قابل تصور است. مادر شدن تجربه ای است که انسان را برای همیشه تغییر می دهد، اما کیفیت این تجربه از یک زن به زن دیگر متفاوت است.

اولین تماس:

پیوستگی اصطلاحی است که به رابطه عاطفی مادر نسبت به کودک اطلاق می شود. بعضی دانشمندان معتقدند که این رابطه با تماس جسمانی مادر و نوزاد در همان ابتدای تولد تسهیل می شود.

آشنایی با خلق و خوی کودک:

الگوهای رفتاری مربوط به یک کودک را که مخصوص وی است – یعنی طرز رفتار و تمایل او به انجام بعضی شیوه های رفتاری – خلق و خو یا سبک مزاجی کودک می نامند. این خصوصیات معمولاً تا آخر عمر با کودک خواهد بود. واکنش والدین و اعضای خانواده و پرستاران می تواند این الگوها را تا حدی تعدیل کند ولی نمی تواند آنها را کاملاً عوض کند.دانشمندان سال ها دربارۀ این که   خلق و خوی کودک غریزی است یا اکتسابی، بررسی و تحقیق انجام داده اند. امروزه محققان  بر این باورند که خلق و خوی کودک یک صفحه سفید و خالی نیست که مربیان بتوانند هرچه در مورد پسند آنهاست در آن بنگارند. همچنین، یک قالب سیمانی هم نیست که نتوان آن را تغییر داد. شما ممکن است بعضی از خصوصیات خود یا همسرتان را در کودکتان بینید. در هر صورت، چه مشخصات رفتاری فرزندتان شبیه شما باشد و چه با آن در تضاد باشد،  به شما کمک خواهد کرد که با وی بهتر انطباق یابید.

ده درصد کودکان بر اساس این خصوصیات، دشوار محسوب می شوند. کودک دشوار معمولاً انطباق ضعیفی با تجربیات تازه دارد. او بسیار حساس است والگوی خواب و بیداری نامنظمی دارد.  چهل درصد کودکان آسان هستند و کنار آمدن با آنها آسان تر است. این کودکان الگوی خواب و بیداری منظم تری دارند و انطباق بهتری با محیط یا شرایط جدید پیدا می کنند. باقی کودکان در بین   دو سر این طیف قرار دارند. یعنی کنار آمدن با آنها نه خیلی سخت و نه خیلی آسان است. 

  نُه خصوصیت مزاجی متفاوت را که در تعیین رفتارهای کودکان مهم است در ذیل ذکر خواهیم کرد.

نُه خصوصیت مزاجی کودکان: 

1- سطح فعالیت: کودک ممکن است خیلی فعال باشد. چنین کودکی در گهواره خود دائماً تکان      می خورد. زمانی که بتواند چهار دست و پا حرکت کند یا راه برود جنب و جوش زیادی دارد. برعکس بعضی کودکان سطح فعالیت پایینی دارند. این کودکان می توانند مدت طولانی روی صندلی یا پتوی خود بنشینند و به اطراف نگاه کنند. اگر کودک تان خیلی فعال است خوب است بخشی از خانه تان را طوری مهیا کنید که وی بتواند با ایمنی کافی در آنجا بدود و بپرد. به یاد داشته باشید که تحرک    کودک فعال، بد رفتاری نیست. کودکی که فعالیت پایینی دارد معمولاً از نظر دیگران مودب و باتربیت است چون راحت تر می توان با رفتارهای آرام وی کنار آمد. والدین با توجه به سطح فعالیت کودک می توانند انتظارات خود را از وی تنظیم کنند.

2- قابل پیش بینی بودن الگوهای بدنی روزانه: کودکی که عادات بدنی و الگوهای روزانه وی قابل پیش بینی است معمولاً هر شب ساعت خاصی به خواب می رود و صبح سر ساعت خاص           بیدار می شود. گرسنگی و میزان غذای والدین قابل پیش بینی است. برعکس بعضی کودکان الگوی روزانه بی نظمی دارند که توسط والدین قابل پیش بینی نیست. اگر فرزندتان نظم بسیار کمی دارد احتمالاً متوجه می شوید که بد خوابیدن و بد غذایی از خصوصیات رفتاری وی است. در این صورت شاید لازم باشد که به زندگی خانوادگی خود نظم بیشتری بدهید. با تهیه یک برنامه زمان بندی شده که آن را با ملایمت به اجرا  می گذارید می توانید تا حدی بی نظمی کودک را تعدیل کنید. گرچه مراقبت از چنین کودکی در سالهای اول زندگی دشوارتر است، ممکن است این بی نظمی در بزرگسالی موجب انعطاف پذیری بیشتر وی شود و برای او مزیتی به شمار آید.

3- پاسخ به موقعیتهای جدید: کودکان از این نظر بسیار با هم متفاوتند. بعضی به آسانی با اشخاص و محیطهای جدید خو می گیرند. بعضی دیگر ابتدا خود را عقب می کشند و بتدریج احساس راحتی    می کنند. اگر کودکتان هنگام مواجهه با چیزهای جدید کنار ه گیری می کند سعی کنید او را برای تجربه های جدید به قدر کافی آماده کنید و از او حمایت لازم را بعمل آورید. اگر از او انتقاد کنید یا بر او فشار آورید ممکن است بیشتر به شما بچسبد و حتی علائم اضطرابی نشان دهد. در هنگام واکنش وی به موقعیت های تازه طوری که کودکتان هم بشنود به دیگران بگویید وی برای خو گرفتن به    زمان نیاز دارد، دقیق است، حواسش جمع است و مسائل را خوب مشاهده می کند.

4- قابلیت انطباق: کودکان، در مواجهه با موقعیت های جدید هم از نظز پاسخ اولیه و هم از نظر مدت زمانی که برای انطباق نیاز دارند، متفاوت هستند. قابلیت انطباق مدت زمان لازم برای تطبیق یافتن را نشان می دهد. بعضی کودکان به سرعت خو می گیرند و برخی که قابلیت انطباق کمتری دارند به زمان بیشتری نیاز دارند تا تغییر را بپذیرند. به یاد داشته باشید که همیشه نمی توان از تجربه های جدید پرهیز کرد. اگر قابلیت انطباق فرندتان کم است باید بین نیاز وی به یک الگوی قابل پیش بینی در زندگی و نیاز به یادگیری این که چگونه با تغییر کنار بیاید تعادل بر قرار سازید. بهتر است تجربه های جدید را به صورت مکرر به او پیشنهاد کنید و او را پیگیرانه برای انتخاب های تازه تشویق کنید.

5- شدت واکنش عاطفی: کودکی که عواطف شدیدی دارد شور و هیجان زیادی در ابراز احساساتش نشان می دهد. برعکس کودک خوددار و آرام احساسات خود را کنترل شده ابراز می کند. باید به کودکی که عواطف شدیدی دارد کمک بکنیم تا بفهمد احساسات او را می پذیریم. ولی، برای نحوه ابراز احساساتش حد و مرز تعیین می کنیم. با بزرگتر شدن وی باید به او کمک کرد تا از کلام برای بیان احساساتش استفاده کند. اگر کودکتان بسیار خوددار است باید به او بیاموزید هنگامی که به کمک یا توجه نیازمند است آن را ابراز نماید.

6- کیفیت خُلق: بعضی کودکان خوش خلق هستند و معمولاً لبخند به لب دارند. برخی برعکس جدی هستند و خلق منفی تری دارند. شما می توانید با کمی تأمل بگویید که کیفیت معمول خلق فرزندتان مثبت، منفی یا چیزی بین این دو است. در صورتی که خلق کودکتان منفی است باید بپذیرید که خلق فرزندتان بخشی از وجود اوست. بنابراین، لازم نیست همواره فکر کنید که فرزندتان از چیزی     ناراضی است و شما مقصر هستید.

7- پیگیری فعالیت ها و دامنه توجه: این خصوصیات نشان دهنده طول زمانی است که کودک به انجام یک فعالیت می پردازد بدون اینکه نیاز داشته باشد یا بخواهد آ ن را پایان دهد. کودکی که دامنه توجه کوتاهخی دارد به چیزهای گوناگون علاقه نشان می دهد و به راحتی می تواند از انجام فعالیتی منصرف شده کار دیگری را آغاز کند. کودکی که دامنه توجه طولانی دارد در کارهای خود تداوم نشان می دهد و برای مدت نسبتاً طولانی بر یک فعالیت تمرکز دارد.

8- پرت شدن حواس: این خصوصیت توانایی کودک برای حفظ تمرکز و توجه یا برعکس میزان حواس پرتی وی را نشان می دهد. اگر پرت کردن حواس فرزندتان بسیار آسان است سعی کنید موقعیت هایی را که بیشتر حواس او را پرت می کنند، بشناسید. وقتی صداها و عوامل محرک محیطی کمتر باشد این کودکان می توانند تمرکز بهتری داشته باشند. چنین کودکی معمولاً هنگامی که با یک نفر است بهتر از زمانی که با یک گروه است، بازی می کند. بازی گروهی زمانی برای او بهتر است که ساختار مشخصی داشته باشد.

9- حساسیت یا آستانه حسی: کودکی که حساس است یا آستانه حسی پایینی دارد، تفاوتهای ظریف بین چیزهای مختلف را با دیدن شنیدن لمس کردن و بوییدن و چشیدن تشخیص می دهد. اگر آستانه حساسیت فرزندتان بالاست راحت تر می توانید با او کنار بیایید. برنامه ریزی برای غذاها و لباسهای وی ساده است. زیرا، همانند کودکان حساس، از تغییرات ناراحت نمی شود. در عوض کودکی که حساس است و تفاوت ها را خوب تشخیص می دهد، در آینده احتمالاً به فردی بزرگسال با سلیقه و درک خاص بدل خواهد شد.

حوزه های اصلی تکامل کودکان

کودکان، به خصوص در دو سال اول زندگی، رشد و تکامل سریعی در زمینه های مختلف    پیدا می کنند. در هنگام تولد تعداد سیناپس ها یا اتصالات سلولهای عصبی در مغز نوزاد حدود پنجاه تریلیون است و این مقدار در طی سال اول زندگی 20 برابر شده و به هزار تریلیون می رسد. هم زمان با این تغییرات کودک در هفت حوزه اصلی تکامل می یابد. چگونگی تجربیات کودک در این زمان    می تواند آهنگ این تکامل را تغییر داده و آن را تندتر یا کندتر سازد. والدین می توانند با غنی سازی محیط رشد و تکامل و فراهم ساختن تجربه های مثبت یادگیری برای کودک، این فرآیندها را      تسریع نمایند. حوزه های اصلی تکامل کودک در ذیل ذکر خواهند شد.

1- رشد حرکتی گروههای بزرگ عضلانی که در نتیجه آن کودک می تواند بدود،بپرد یا از پله هابالارود.   

2- رشد حرکتی گروه های کوچک عضلانی که بر اثر آن مثلاً کودک می تواند کارهایی مانند        جور کردن قطعات پازل و کنار هم گذاشتن مکعب های لگو را انجام دهد.

3- رشد شناختی: کودم بتدریج با مفاهیمی مانند کوچک و بزرگ، طبقه بندی و غیره آشنا می شوند.

4- تکامل زبان و ارتباط: این حوز ه شامل در ک زبان، زبان بیانی(آنچه کودم می تواند بیان کند) و ارتباط غیر کلامی است.

5- تکامل مهارت های خود یاری: شامل مهارت هایی چون غذا خوردن، لباس پوشیدن و           کنترل دفع است.

6- تکامل هیجانی: شامل کنترل و تنظیم هیجانات و توانایی ابراز احساسات به صورت متعادل است.

7- تکامل اجتماعی: ایجاد دلبستگی و توانایی ابراز همدلی و مشارکت در فعالیت های گروهی مانند بازیهای دسته جمعی در این حوزه قرار می گیرند.

مراحل تکامل کودک از تولد تا دو سالگی:

این مراحل را در چهار دوره تولد تا سه ماهگی، چهار تا هفت ماهگی، هشت تا چهارده ماهگی و پانزده تا بیست و چهار ماهگی ذکر خواهیم کرد.

تولد تا سه ماهگی: سه ماه اول زندگی کودک معمولاً زمانی هیجان انگیز برای والدین است. زیرا، توانایی های کودک به سرعت در حال رشد است. در عین حال اگر کودک دل دردهای مکرر       داشته باشد، خواب کوتاهی داشته باشد یا مادر از افسردگی پس از زایمان رنج ببرد، این دوره می تواند بسیار سخت باشد. مراحا اصلی تکامل هیجانی و اجتماعی کودک در سه ماه اول شامل کسب دو توانایی عمده است؛ اول قابلیت کودک در بدست آوردن نظم وتعادل نسبی اعمال جسمانی خود و دوم توانایی آرام سازی خود بصورت نسبی است. در طی این دوره بسیاری از کودکان حدود 18 ساعت در روز می خوابند ولی تنظیم چرخۀ خواب و بیداری و شیر خوردن آنها نیاز به زمان دارد. کودک سه ماهه معمولاً می تواند سرش را بالا نگه دارد، اشیاء را با چشم دنبال کند و با صدای آرام بخش یا    بغل شدن آرام می گیرد. در این زمان کودک به تدریج قادر خواهد بود به تعاملات اجتماعی با      لبخند زدن، صدا در آوردن و حرکت اندام ها پاسخ دهند.

چهار تا هفت ماهگی: در پایان این دوره کودک می تواند معمولاً بدون کمک بنشیند، بغلتد و به تدریج چهار دست و پا حرکت کند. ارتباط کودک با مراقبت اصلی وی که معمولاً مادر است کم کم معنای بیشتری می یابد. کودک در حدود هفت ماهگی توانایی هایی را کسب می کند که دلبستگی وی را به مادر ممکن می سازد. کودک بتدریج در می یابد که یک شی وقتی که از دید او خارج می شود. همچنان وجود دارد (ثبات شی). کودک در این زمان در ارتباط رو به گسترش خود با مراقب اصلی اش (مادر) دقیقه به دقیقه، ساعت به ساعت و روز به روز سعی دارد با او همانند سازی کند. او می آموزد که خود را در آینه وجود مادر ببیند. اگر مادر افسرده است کودک هم افسرده می شود. اگر مادر عصبانی است وی خود را طرد شده حس می کند و اگر مادر شاد است کودک هم شاد می شود. کودکان این سن در صورتی که مادر چهره ای بی هیجان داشته باشد و به او پاسخ عاطفی مناسب را ندهد آشفته می شوند و این موضوع شدت نیاز آنان را به تعاملات مثبت عاطفی نشان می دهد.

هشت تا چهارده ماهگی: کودک در این زمان توانایی تحرک بیشتری یافته و قادر به جستجو و کاوش بیشتر محیط خواهد بود. کودک کنجکاو همچنان به مراقبین خود نیاز دارد تا بتواند با اطمینان خاطر به جستجوی پیرامون خود بپردازد. جالب این است که هرچه مراقب اصلی یا مادر بیشتر در دسترس کودک باشد وی بهتر می تواند بصورت مستقل عمل کرده و به دنیای اطرافش اعتماد پیدا کند. در این زمان کودک ابتدا از حالات و به تدریج از کلمات و جملات برای برقراری ارتباط استفاده می کند.

پانزده تا بیست و چهار ماهگی: این زمان همانند دوران نوجوانی فرزند، برای بسیاری از والدین    دوره ای دشوار محسوب می شود. آنچه والدین به فراوانی در این دوره از تکامل کودک می شنوند و کلام شایع وی از این زمان «نه» و «خودم» است. کودک در این دوره تلاش می کند تا استقلال خود را بدست آورد. ولی بدلیل بعضی خصوصیات شناختی هنوز نمی تواند دنیای اطرافش را کاملاً درک کند و این موضوع موجب واکنش های غیر منطقی وی می شود. بعضی از این خصوصیات شناختی   عبارتند از:   

خود محوری: کودک در این سن خود را مرکز دنیا تصور می کند مثلاً ممکن است فکر کند که ماه وی را دنبال می کند. وی نمی تواند خود را به جای دیگران بگذارد و نظرات آنها را درک کند.

زنده پنداری: کودک در این زمان حیوانات و اشیاء را همانند انسان می داند. بنابراین ممکن است مسئولیت بسیاری از کارهای خود را نپذیرد و آنها را به اشیاء اطراف خود نسبت دهد.

نداشتن کنترل تکانه: وی قادر نیست احساسات یا تمایلات شدید خود را برای انجام کاری که دوست دارد کنترل کند. این مهارتی است که کودک باید با برخورد مناسب والدین به تدریج بیاموزد.

احساس بزرگمنشی و توانمندی زیاد: کودک تصور می کند که می تواند هرکاری را که می خواهد انجام دهد و سرتاپا قدرت است.

عدم درک درست از زمان و ناتوانی در برنامه ریزی: وی چیزها را بلافاصله می خواهد و درک درستی از زمان و همچنین توانایی برنامه ریزی برای آینده را ندارد.

در این زمان کودک در تعارض بین آرزوی مستقل بودن و انجام کارها به تنهایی و نیاز به والدین و احساس ایمنی بوسیلۀ آنان در تقلا است و هم زمان زبان و توانایی بازی سمبلیک وی بتدریج تکامل بیشتری می یابد. خوشبختانه والدین با به کار گیری درست روش های تربیتی قادر خواهند بود از این مرحله به سلامت بگذرند و زمینه یادگیری مهارت های مختلف شناختی و هیجانی کودک را        فراهم سازند.

دلبستگی مادر – کودک و اهمیت آن در شکل گیری شخصیت کودک:

داشنمندان در مطالعه مادران ونوزادان به یک خصوصیت عمومی و چشم گیر برخورده اند که در سراسر دنیا بصورتی یکنواخت دیده می شود. این خصوصیت توانایی و قابلیت مادر و کودک در ایجاد یک رابطه عاطفی مستحکم و پایدار است که بخصوص تأثیری عمیق بر شکل گیری ساختار شخصیتی کودک دارد. این رابطه با رفتارهای کودک و واکنش مادر (یا مراقب اصلی) آغاز می شود کودک سعی دارد تا با رفتارهای خود، مانند گریه کردن و لبخند زدن، نزدیکی و تماس خود را با مادر حفظ کنند. کودک بخصوص زمانی این رفتارها را نشان می دهد که به مادر نیاز دارد، یعنی خسته و بیمار است یا از چیزی ترسیده است. بتدریج با بزرگتر شدن کودک این رفتارها متوجه یک شخص خاص که معمولاً مادر است می شود و بسته به نوع پاسخی که مادر به نیازها و رفتارهای کودک می دهد وی تصویری ذهنی از مادر و نیز از دنیای پیرامون خود پیدا می کند. بر اساس الگوی قالب واکنش های مادر ( نه براثر یک واقعه منفرد) ممکن است تصویری از یک مادر حساس و مهربان یا مراقبی بی تفاوت و طرد کننده یا غیر قابل پیش بینی در ذهن کودک شکل گیرد میزان اعتماد وی به والد و دنیای اطراف، همچنین اساس واکنشهای وی در روابط بین فردی او در طول زندگی اش را پایه گذاری می کند.

گریه نوزاد صرفاً یک صدا نیست، هشداری صوتی برای اثر گذاشتن بر رفتار مادراست. گریه کودک احساسات خاص مادرانه را تحریک می کند. گریه کودک در بدن مادر تغییراتی به وجود می آید. موجی از هورمون ها بدن وی به حرکت در می آیند را سراسیمه به طرف کودک را در آغوش گرفت، آرام سازد.

مادری که علائم را به سرعت دریافت می کند و با حساسیت به آنها پاسخ می دهد، سنگ بنایی ارزشمند برای سلامت روانی فرزند خود در تمام عمرش بنیان می نهد. چنین کودکی در می یابد که برای دیگران ارزشمند است در نتیجه اعتماد به دیگران و نیز اعتماد به نفس وی بستر خواهد بود. بنابراین، بسیار مهم است که نسبت به گریه کودک خود واکنشی مناسب داشته باشد به خاطر        داشته باشید که گریه وی علامتی هشدار دهنده است و باید مورد توجه قرار گیرد نه عاداتی که باید    از بین برود. هرچه پاسخ مادر به گریه کودک سریع تر باشد حساسیت وی بیشتر خواهد بود.  پس با شنیدن گریه کودکتان سریعاً واکنش نشان دهید. اگر نیازهای کودک خود را بشناسید و به موقع آنها را برآورده سازید گریه های وی آرام می شود و حتی در آینده کمتر گریه خواهد کرد. چنین کودکی در آینده در روابط بین فردی خود بعنوان یک دوست، یک همسر، پدر یا مادر موفق تر است. افسون بر این با احتمال کمتری مبتلا به اختلالات هیجانی و رفتاری خواهد شد. شما بعنوان یک والد دلسوز و قابل اعتماد می توانید سنگ بنای سلامت روان کودک خود را با    واکنش های بجا، حساسیت و پاسخ دهی به موقع پایه گذاری کنید.

 برخورد با مشکلات رایج کودکان در دوران نوپایی

مشکلات زمان خواب

بچه ها برای فعالیت روزانه، نیاز به یک خواب خوب دارند. والدین هم به خواب کافی و زمان هایی بدون حضور کودک نیاز دارند، تا احتیاجات خود را برطرف کنند. نوپاها یاد می گیرند که نسبت به نوزادان برای به خوا ب رفتن کمتر محتاج سایرین باشند. یکی از اهداف تکامل سالم برای کودکان، طریقۀ مستقل به خواب رفتن است. نکاتی که در مورد ذیل آمده، پیشنهاداتی است برای کمک به نوپاها که چگونه خواب خوبی داشته باشند.

مشکلات شایع وقت خواب چیست؟

یکی از هر سه کودک زیر 5 سال، مشکل زمان خواب دارد. مشکلات شایع شامل این موارد است:

وقت کشی کردن

اعتراض و امتناع از رفتن به رختخواب

گریه بعد از اینکه آنها را به رختخواب می گذارند

بیدار شدن نیمه شب

بیرون آمدن از رختخواب

امتناع از خوابیدن در تخت خودشان

چرا این مشکلات ایجاد می شود؟

مثل نوزادان، خیلی از بچه ها برای اینکه بخوابند، باید آنها را تکان داد. اگر این کار تبدیل به یک   عادت شود کودک برای خوابیدن و یا حتی وقتی که نیمه شب از خواب بیدار می شود، نیاز به این شرایط دارد. والدین بصورت ناخواسته ممکن است عادت غلط خوابیدن را تشویق کنند. مثال زیر را   در نظر بگیرید. شما فرزندتان را تخت اش می گذارید برایش قصه گفته و به او شب بخیر می گویید وقتی می خواهید اتاق را ترک کنید او جیغ می زند. اگر او بفهمد که با جیغ زدن شما را بر می گرداند و یا او را از تخت اش بلند می کنید و در تخت خود می خوابانید، انگیزه ای نمی ماند که آرام بماند. اگر با جیغ زدن آن چه را که می خواهد بدست بیاورد، جیغ ردن ادامه پیدا می کند و او یاد نمی گیرد که مستقل بخواب برود.

سایر مشکلات، موقتی هستند و بدنبال بیماری و یا به هم خوردن عادت خواب کودک ایجاد می شوند مثل خوابیدن در مکان ناآشنا. این مشکلات وقتی که به موقعیت طبیعی برگردد، برطرف می شوند.

چگونه می توان از ایجاد مشکلات هنگام خواب جلوگیری کرد؟

مطمئن باشید که اتاق کودک راحت است، اتاق کودک باید خوب تهویه شود و درجه حرارت نیز    ثابت باشد. اگر کودکتان از تاریکی می ترسد چراغ خواب روشن کنید. ساعت خواب را تنظیم کنید. ساعت مناسب خواب نوپا 7:30 بعد از ظهر البته بین 6:30 تا 8 نیز مناسب است.

§        روال هنگام خواب را تعیین کنید.

برای به خواب رفتن، یکسری روال ایجاد کنید و آن را برای کودکتان توضیح بدهید اینجا نمونه هایی از این روال ها آمده است:

به دستشویی برو

دندانت را بشور

شب بخیر بگو

سر موقع به رختخواب رو

در رختخواب آرام باش (کسی را صدا نزن)

در تختت تا صبح بمان

§        کودکتان را قبل از موقع آماده کنید

حدود سی دقیقه قبل از خواب به او بگویید که به زودی به رختخواب خواهد رفت. کودکتان را سرگرم کارهای آرام مثل نقاشی و یا پازل کنید. حدود 10 دقیقه قبل از خواب به او بگویید که کارش را تمام کند. برای کارهای مثل مسواک، دستشوئی رفتن و سایر کارهایی که او را آماده خوابیدن می کند      مثل شب بخیر گفتن به سایر اعضاء خانواده، او را همراهی کنید. ممکن است پوستری با تصاویری تهیه یا درست کنید که کودک مراحل خوابیدن را به یاد بیاورد.

§        کودکتان را به رختخواب ببرید و مراحل را دوباره با هم مرور کنید.

فرزندتان را در تخت گذاشته و بهانه هایی که برای خارج شدن می آورد، را تحمل کنید. فهرست شامل موارد زیر است:

داندانت را مسواک زدی؟

به همه شب بخیر گفتی؟

دستشویی رفتی؟

آب خوردی؟

اگر کودک تان سروقت در تختخواب قرار گرفت شما ممکن است بخواهید که برایش داستان بگویید و یا شعر بخوانید. شب بخیر بگویید و اتاق را ترک کنید.

وقتی آماده ترک اتاق شدید، شب بخیر بگویید و با قاطعیت اتاق را ترک کنید و هرگونه درخواست و شکایتی را ندیده بگیرید. رفتارهای مناسب را تشویق کنید. صبح بخاطر انجام دادن مرتب کارهای هنگام خواب او را تحسین کنید. در ابتدا می توانید به خاطر انجام دادن آنها و آرام ماندن در        تخت خودش در طول شب، به او جایزه بدهید و یا صبح با یک هدیه او را غافلگیر کنید. جایزه می تواند شامل: صبحانه مخصوص، اسباب بازی کوچک، برچسب یا مهر زدن باشد.

تهیه یک جدول رفتاری و چسباندن برچسب و یا زدن مهر یا ستاره و آویزان کردنش کنار تختخواب، انگیزۀ بیشتری را فراهم می کند و اگر کسی را صدا زد و یا از تختش بیرون آمد جایزه را نمی گیرد.

چگونه می توانید به فرزندتان آرام ماندن در تخت خواب را یاد دهید؟

اگر کودک تان برای پذیرش روال های هنگام خواب مشکل دارد از راهکار ذیل استفاده کنید. هدف این است که فرزندتان در تختخواب بماند و بدون اینکه او را بغل کنند، تکان دهند و یا از           شیشه استفاده کند، بخواب برود.

§        آنچه را که پیش می آید برایش توضیح دهید

به او بگویید که اگر آرام خوابید چه می شود: «اگر در تخت بمانی و مرا صدا نکنی من بر می گردم تا ببینم که تو چطوری؟» بررسی کنید که آیا او فهمیده یا خیر. با قاطعیت اتاق را ترک کنید و هرگونه درخواست و شکایتی را ندیده بگیرید.

§        فرزندتان را تحسین کنید.

2 دقیقه صبر کنید اگر او هنوز آرام است او را با لحن ملایمی تحین کنید:«کارت عالی بود، تو درتخت دراز کشیدی» بیشتر از 30 ثانیه نمانید به او بگویید هنوز آرام باشد دوباره به او سر می زنید.

5 دقیقه بعد برگردید و مجدداً او را تحسین کنید. این کار را ادامه دهید و به تدریج بیرون ماندن از اتاق کودک را افزایش دهید ممکن است باز نیاز شود که 4 تا5 بار قبل از اینکه او بخواب رود این کار را تکرار کنید. وقتی دیدید که خوابیده آهسته اتاق را ترک کنید اگر آرام نبود کارهای پیشنهادی          زیر انجام دهید.

چگونه می توان مشکلات هنگام خواب را مدیریت کرد؟

آموزش روال های جدید هنگام خواب ممکن است مشکل باشد. او ممکن است در ابتدا اعتراض کند. رویکرد شما برای این مشکلات می تواند مستقیم و یا تدریجی باشد. شما شاید ترجیح دهید برای کودک کوچک تر که هنوز در گهواره می خوابد، از رویکرد ملایم تری استفاده کنید. رویکردی که برایتان راحت تر است انتخاب کنید. این اقدامات در ابتدا زمان و تلاش زیادی می خواهند. هر کدام از دستورات را با دقت، قبل از انتخاب، بخوانید.

این که هر دو والد (در صورت امکان) توافق داشته باشند، خیلی مهم است. اگر والدین آمادگی لازم برای شروع را ندارند و یا شروع یک برنامه و بعد قطع کردن و سپس شروع مجدد آن، مشکلات را بدتر می کند، یا اگر هرگونه سؤال و یا نگرانی دارید قبل از شروع از متخصصین کمک بگیرید.

شما هم باید برای شروع برنامه، آماده باشید که به معنی توانایی پایداری و داشتن یک رویکرد ثابت در هر روز است. شما نمی توانید یک روز برنامه داشته و یک روز نداشته باشید. بهتر است زمانی که تمام خانواده در آرامش هستند و زیر فشار خاصی نیستند، این کار انجام شود. زمان شروع را روزی    انتخاب کنید که لازم نیست، صبح روز بعد به زور بیدار شوید مثل شب جمعه. والدین می توانند با هم کار کنند و یا از حمایت فرد دیگری برای شروع رویکرد جدید استفاده کنند. اگر نگران ناراحت شدن همسایه ها از صدای گریه هستید می توانید قبل از اجرای برنامه، آنها را مطلع کنید. به خاطر        داشته باشید که در مدت کوتاه قبل از بهبودی شرایط باید مشکلات بیشتری را تحمل کنید.

رویکرد مستقیم

کودکتان احتمالاً قبل از اینکه چگونه به خواب رفتن را یاد بگیرد، اعتراض خواهد کرد. بهترین کار برای او این است که به همۀ اعتراضات پاسخ ندهید. این کار به او صدمه نمی زند. او به زودی        یاد خواهد گرفت که چگونه خودش را بخوابند.اگر از این روش استفاده می کنید حتی برای بررسی کردن وضعیتش به سراغش نروید اگر احساس تان این است که باید حتماً این کار را بکنید، از رویکرد تدریجی استفاده کنید.

اول توضیح دهید که چه کار می خواهید بکنید. این مطالب در قسمت جلوگیری از مشکلات خواب قبلاً پیشنهاد شده است. قبل از اینکه به آنها شب بخیر بگویید، به آنها بگویید که اگر تا صبح در اتاقشان بمانند چه می شود: «اگر در تمام شب در تخت خواب بمانی، صبح یک جایزه داری. اگر گریه کنی یا صدا بزنی من به تو جواب نمی دهم حتی اگر داد بزنی اگر از اتاقت بیرون بیایی تو را برمی گردانم و در را می بندم.» و سپس بررسی کنید که مطالب را فهمیده است. به او شب بخیر بگویید و قاطعانه اتاق را ترک کنید و هرگونه درخواست یا شکایت را ندیده بگیرید.

§        از بی اعتنایی برنامه ریزی شده استفاده کنید

دیگر چیزی نگویید و به اتاق بازنگردید. برای گریه و زاری او آماده باشید. در شب اول بچه ها ازچند دقیقه تا چندین ساعت گریه می کنند. خودتان را آماده کنید حتی بگذارید تا هنگامی که به خواب     می روند گریه کنند اگر به سراغ آن ها بروید همه چیز بدتر می شود. آن ها یاد می گیرند برای جلب توجه شما بلندتر و بیشتر گریه کنند. اگر این روش را شروع کردید ادامه بدهید. اگر گریه کردند و یا شما را صدا زدند، ندیده بگیرید و به خاطر داشته باشید که صدمه ای به او نمی رسد. او به زودی     یاد خواهد گرفت که با خوشحالی به رختخواب برود و مستقل بخوابد.

§        به زمان توجه داشته باشید

شما می توانید با استفاده از برنامه ریزی خواب، پیشرفت فرزندتان را بازبینی نمایید. مدت زمانی که او قبل از خواب گریه می کند را یادداشت کنید. بعد از 7 شب آن ها بدون گریه و اعتراض بخواب      می روند. روزهای اول از همه سخت تر است.

رویکرد تدریجی

در این روش شما فرصت دارید که بعد از ترک اتاق به فرزندتان سر بزنید و از سلامتی اش مطمئن شوید. مراحل پیشگیری از مشکلات خواب را که قبلاً گفته شده، دنبال کنید. به او شب بخیر بگویید    و اتاق را ترک کنید.

§        قبل از بازگشت به سوی کودک صبر کنید

اگر هنگام خروج شما گریه کرد فوری پاسخ ندهید. بعد از 5 دقیقه برگردید آهسته در حالی که     دراز کشیده، دستی به او بکشید و خاطرنشان کنید که زمان خوابیدن است. هدف این است که به کودکتان و به خودتان اطمینان دهید، نه اینکه الزاماً مانع گریه او شوید و یا او را بخوابانید. بعد از       1 دقیقه اتاق را ترک کنید هرچند که گریه می کند. به تدریج زمان بین سرزدن به او را افزایش دهید. همیشه 2 دقیقه طولانی تر از دفعۀ قبل منتظر بمانید. 5 دقیقه صبر کنید بعد9،7، و 11 دقیقه و به همین ترتیب، اگر او آرام گرفت شما ممکن است که دیگر به او سر نزنید.

§        برنامۀ زمانی داشته باشید

استفاده از یک ساعت برای اجرای برنامه به شما کمک می کند. در هر زمان بیشتر از 1 دقیقه نمانید. کودکتان را علیرغم اینکه گریه می کند تنها بگذارید.

§        به زمان توجه داشته باشید

شما می توانید با استفاده از برنانه خواب، پیشرفت فرزندتان را بازبینی کنید. مدت زمانی را که       طول می کشد تا او به خواب برود را هر شب یادداشت کنید. بعد از 10 شب احتمالاً او خوب     خواهد خوابید.

رویکرد ملایم

این روش برای نوپاهای کوچکی است که هنوزدر گهواره می خوابند. با استفاده ازاین روش می توانید فرزندتان را تشویق کنید تا در طول شب بخوابد و همینطور در طول روز آرام باشد. او را در اوقات منظمی در گهواره قرار دهید. شب بخیر بگویید و در تخت دیگری در همان اتاق دراز بکشید.      تظاهر کنید که در خواب هستید تا زمانی که کودک بخوابد و سپس اتاق را ترک کنید. اگر بیدار شد مجدداً دراز بکشید و خود را به خواب بزنید تا زمانی که او بخواب رود. می توانید در همان اتاق او چند شب اول بخوابید. اگر گریه کرد و یا جیغ زد له او توجه نکنید مگر اینکه در خطر باشد    و یا بیمار باشد.

اگر کودک از تختش خارج شد چه باید کرد؟

یک مشکل عمده هنگامی که کودک از گهواره به تخت خواب منتقل می شود، بیرون آمدن از آن است.

§        کودکتان را به تختش برگردانید.

خونسرد باشید. اگر او از اتاقش بیرون آمد فوری او را به تختش برگردانید: «آرش! تو نباید از اتاقت بیرون بیایی حالا به تختت برگرد» در صورت لزوم او را بغل کنید و به تختش برگردانید. هر نوع اعتراضی را ندیده بگیرید.

در اتاق کودک را ببندید، اگر او مجدداً بیرون آمد او را برگردانده و همینطور درب را ببندیدو یا از موانعی مثل در مخصوص اطفال استفاده کنید: «آرش! در اتاقت نماندی، در را می بندم.»و وقتی برای    2 دقیقه آرام ماند در را باز کنید. این مراحل را در هز زمان که او از اتاق بیرون آمد تکرار کنید: او را به تختش برگردانید، در را ببندید تا زمانی که برای 2 دقیقه آرام بماند.

او یاد می گیرد که بهتر است در اتاق با در باز بماند تا این که در بسته باشد. این کارها با خونسردی انجام گیرد. بهتر است تا این که همراه تهدیدهای مکرر یا کتک زدن باشد. اگر نمی توانید و یا       نمی خواهید که در اتاقش را ببندید فوری بعد از هر بیرون آمدن، او را سر جایش برگردانید. خونسرد باشید این کار را تا هنگامی که او به خواب رود تکرار کنید.

هنگامی که کودک به تخت خواب شما می آید چه باید کرد؟

اگر او در طول شب به تخت شما آمد فوری او را به تخت خودش بازگردانید. بیشتر از 30 ثانیه     تأمل نکنید. اگر مجدداً آمد این کار را تکرار کنید در این موقع می توانید در را ببندید شما می توانید در اتاق را قفل کنید و یا چیزی در  زیر آن بگذارید که مانع باز کردن در شود. انتظار اعتراض او را    داشته باشید همۀ اعتراضات را ندیده بگیرید و پاسخ ندهید کار دیگری را می توانید انجام دهید       این است که در اتاق کودک را ببندید و باز همۀ اعتراضات را ندیده بگیرید.

به محض این که فرزندتان را در تخت دیدید او را به سمت تخت خودش ببرید.

در طول شب اگر کودک تان گریه کرد چه باید کرد؟

اگر مشکل خاصی ندارید و یا بیمار نیست، به گریه اش زیاد توجه نکنید. بازی کردن و یا آرام کردنش تصادفاً باعث تقویت گریه می شود و همین مشکلات بیشتری را در آینده ایجاد می کند. از رویکردهای مستقیم، تدریجی و یا ملایمی که گفته شد استفاده کنید و همیشه یک روش را به کار گیرید 

نکات به خاطر سپردنی

اغلب مشکلات با برنامه ریزی و یک سری قوانین قابل پیشگیری است. گرچه ما نمی توانیم       باعث شویم که او به خواب رود ولی می توانیم او را در زختخوابش گذاشته و شرایطی فراهم کنیم که احتمال خوابیدن را بیشتر می کند. اگر کودک تان با فرزند دیگرتان اتاق مشترک دارد و این برنامه خواب آن ها را مختل می کند، لازم است در صورت امکان اتاق شان را جدا کنید و یا کودک دیگر را از اتاق خارج کنید تا نوپای شما بتواند مستقل به خواب رود. بعد از یک هفته می توانند مجدداً با هم در یک اتاق باشند.

مراحل کلیدی

§        پیشگیری از مشکلات زمان خواب:

برنامۀ منظم برای خواب ایجاد کنید.

روال زمان خواب را تنظیم کنید.

کودک تان را 30 دقیقه قبل از خواب مشغول فعالیتی آرام، بکنید.

کمک کنید تا فرزندتان مراحل روال خواب را کامل کند.

در زمان مقرر او را به رختخواب برده و فهرست را بررسی کنید.

شب بخیر گفته و اتاق را ترک کنید.

اگر روال زمان خواب را انجام داد، صبح او را تحسین کرده و یا جایزه دهید.

§        به فرزندتان بیاموزید که در تخت خواب آرام باشد:

به او بگویید در صورتی که آرام باشد به او سر می زنید.

به تدریج فاصلۀ زمانی را که به او سر می زنید، افزایش دهید.

سرزدن به او را تا هنگامی که به خواب رود، ادامه دهید.

به صورت دائم مشکلات زمان خواب را حل کنید:

رویکرد مستقیم:

صدا زدن و اعتراض کردن کودک را به کلی نادیده بگیرید و با آنها         صحبت نکنید و یا به اتاقشان نروید.

رویکرد تدریجی:

پاسخ به کودکتان را که گریه می کند، به تأخیر بیندازید.

فاصله های بین سرزدن را بتدریج زیاد کنید.

حتی اگر گریه می کند بعد از یک دقیقه اتاق را ترک کنید.

رویکرد ملایم:

روی تخت دیگری نزدیک تخت کودک، دراز بکشید و تا زمانی که به     خواب نرفته وانمود کنید که به خواب رفتید.

به او جز در مواردی که بیمار است و یا درخطر است، توجه نکنید.

نکات دیگر:

اگر کودک از تخت بیرون آمد و یا وارد تخت شما شد، او را باز گردانید.

درطول شب، به گریه یا صدا زدن او توجه کمتری بکنید.

یک برنامه خواب تنظیم کنید تا پیشرفت او را ببینید.

وقتی که روال های خواب، به خوبی از طرف فرزندتان اجرا شد، نیازی به یادآوری مراحل در هر    شب نیست، حتی زمانی که شما در موردشان صحبتی نکنید، آن ها اجرایش می کنند. بر رویکردی که انتخاب کرده اید، پافشاری کنید تحسین کودک را به خاطر انجام دادن مقررات خواب و آرام ماندن    در تختش، ادامه دهید.

قشقرق به پا کردن

اولین باری که کودک نوپای شما یک قشقرق (کج خلقی) به راه می اندازد ممکن است واقعاً      متعجب شوید. شما ممکن است گیج و دست پاچه شوید به علت اینکه سکوت شکسته شده (به علت بهم ریختگی سکوت محیط) به خصوص اگر قشقرق در یک جمع یا مکان عمومی رخ دهد.       بهترین کار این است که در مورد قشقرق به همان زودی که شروع شده، رسیدگی کنید. این بخش به شما کمک می کنید که مدیریت قشقرق را انجام دهید و به کودک نوپای خود بیاموزید که          سریعاً ساکت شود.

قشقرق ممکن است در سنین حدود 12 ماهگی شروع می شود، زمانی که نوپاها مستقل تر می شوند. در این مرحله به نظر می رسد که کودک متوقع، لجوج و بدون همکاری باشد. قشقرق ها در سنین      2 سالگی شایع هستند اما اگر بخوبی مدیریت شوند کمتر در3 و 4 سالگی ادامه یابند. همان طور که کودک می آموزد که مشکلات را از راه حل های دیگر حل کند کمتر قشقرق به پا می کند.             بچه ها ممکن است نتوانند قشقرق را بدون کمک والدین کنار بگذارند.

قسمتی از وظیفه شما به عنوان یک والد این است که به کودک تان بیاموزید محرومیت و ناتوانی      خود را مدیریت کند و عصبانیت خود را به روش های مناسب بیان کند.

قشقرق ها چه هستند؟

قشقرق در کودکان می تواند به کوتاهی 20 ثانیه یا به مدت چند ساعت باشد. آنها می توانند شامل: گریه کردن، نعره زدن و فریاد کشیدن، پا کوبیدن، چرخیدن دور اتاق و نگه داشتن نفس باشد         (این ممکن است ترس آور باشد اما همه بچه ها بالاخره یک مقدار هوا را استفاده می کنند)

چرا بچه ها قشقرق به پا می کنند؟

وقتی کودکان احساس عصبانیت یا عجز و محرومیت می کنند، قشقرق به راه می اندازند. نوپاها در این مواقع احساس عجز و محرومیت می کنند:

1)    به آنها نه گفته شود

2)    کارها به نحوی که انتظار دارند پیش نرود

3)    آنها نتوانند تکالیف و مسائل سخت را مدیریت کنند

4)    آنها ندانند وقتی چیزی می خواهند چه کلماتی بگویند

5)    خیلی خسته باشند

6)    گاه هیچ دلیل روشنی وجود ندارد

§        بچه ها مزاج های متفاوتی دارند. بعضی بچه ها آرام و آسان هستند و به ندرت قشقرق  به راه می اندازند.

§        بعضی دیگر مزاج ناآرام دارند و اغلب قشقرق هایی دارند.

§        اگر بچه ها چیزهایی را که می خواهند، با قشقرق به دست آورند، یاد می گیرند که این رفتار را ادامه دهند. یعنی یاد می گسرند که شلوغ کنند یا رفتارهای پرهیجان داشته باشند تا سایرین به خواسته های آنها پاسخ دهند.

کودک شما یک اسباب بازی کوچک را در سوپر مارکت بر می دارد و می گوید: «من این را میخواهم».

شما به آرامی می گویید «نه» و آن را سرجایش بر می گردانید. کودک شما ناله می کند. اسباب بازی را چنگ می زند و فریاد می زند «مال من است! مال من است!» اگر شما سعی کنید از اتفاق افتادن قشقرق خودداری کنید بوسیله گفتن «خیلی خوب، اون مال تو اما فقط همین یک بار» کودک شما می آموزد که «نه» این معنی را دارد که سعی کند سخت تر و لجبازتر شود و بلندتر اعتراض کند تا شما به او آنچه را می خواهد بدهید. اگر قشقرق کارساز باشد دوباره اتفاق خواهد افتاد.

چطور می شود از قشقرق پیشگیری کرد؟

تا حد امکان چیزهای خاصی را که نمی خواهید کودک تان به آنها دست بزند از دسترس او دور کنید، و از گفتن «نه» خودداری کنید و همچنین از گفتن زیاد جمله «دست نزن»   خودداری کنید.

سعی کنید زمان های طبیعی خواب و غذا برای کودک تان حفظ گردد.

در بین روز، اجازه بدهید که کودک بداند شما در حال انجام چه کاری هستید و آنچه را     قرار است اتفاق بیفتد بداند، بنابراین آنها می دانند انتظار چه چیزی را داشته باشند.

با فعالیت های متنوع کودک خود را مشغول نگه دارید. وجاهایی که ممکن است به دلایلی حوصله اش سر برود و شلوغ و مخرب شود، او را سرگرم کنید.

به کودک توجه کنید و برای رفتار خویش او را تشویق کنید.

در مورد نیازهای قابل قبول کودک تان قبل از اینکه بلی یا نه بگویید، تصمیم گیری کنید و تصمیم خود را عملی سازید.

چطور قشقرق ها را کنترل کنید!

از چشم پوشی کردن استفاده کنید.

چشم پوشی از قشقرق می تواند برای کودکان کمتر از 2 سال مؤثر باشد. به کودک نگاه کنید و با او صحبت نکنید. اگر او در وضعیت امنی است، از او دور شوید و تا قشقرق او تمام نشود، به او توجه نکنید.

به محض اینکه کودک آرام شد و رفتارش خوب شد او را تشویق کنید.

چشم پوشی کردن در حضور سایر کودکان یا سایر بستگان کار مشکلی است و در این موقعیت ها ممکن است شما ترجیح دهید از پیشنهادات زیر به جای چشم پوشی استفاده کنید.

کاری را که کودک باید انجام بدهد، به او بگویید

برای کنترل قشقرق در بچه های بزرگ تر، کاری را که انجام می دهید متوقف کنید و به کودک به اندازۀ فاصلۀ یک بازوی کودک نزدیک شوید.

آرام اما محکم و قاطع به کودک بگویید که آنچه را که انجام می دهد متوقف کند و کاری دیگری      به جای آن انجام دهد. «علی! فریاد زدن را همین حالا متوقف کن و با صدای آرام صحبت کن». اگر کودک آن چه را شما گفتید انجام داد تشویقش کنید.

با استفاده از اتاق خلوت به آموزش دادن کمک کنید.

اگر قشقرق متوقف نمی شود به کودک بگویید آنچه را انجام داده علط است و عواقبی دارد.«چون آنچه گفتم را شما انجام نداده ای، حالا به اتاق خلوت برو». اتاق خلوت جایی است که کودک از وضعیتی که مشکل در آن جا رخ داده دور می شود.

کودک را به فضا یا اتاقی ببرید که سرگرم کننده نیست ولی ایمن و مطمئن است.

به کودکتان بگویید باید به مدت 1 دقیقه آرام بگیرد تا بتواند ازاتاق خلوت خارج شود. این یادآوری را حتی اگر کودکتان مضطرب یا عصبانی می شود، انجام دهید.

کودک را به فعالیت برگردانید

وقتی کودک به مدت 1 دقیقه در اتاق خلوت آرام بود، او را به فعالیت مورد علاقه اش برگردانید و کودک می تواند فعالیت هایی برای انجام دادن پیدا کند.

کودک را برای رفتار خوبش تشویق کنید. اگر قشقرق دوباره اتفاق افتاد اتاق خلوت را تکرار کنید. ممکن است تا زمانی که کودک بیاموزد که عصبانیت و ناکامی اش را چگونه مدیریت کند،      لازم باشد شما چند بار از روش اتاق خلوت استفاده کنید.

چطور قشقرق را در یک جمع مدیریت کنید

اگر قشقرق زمانی که شما بیرون هستید اتفاق افتاد، روش چشم پوشی را به کار ببرید. اگر ممکن نیست، نیاز است زمان خلوت را بکار ببرید. زمان خلوت پیدا کردن یک جای امن است مانند نشستن در ماشین تان یا روی نیمکت پارک. فعالیت کودک را متوقف کنید و او را به مکان های گفته شده هدایت کنید. به کودک بگویید که باید آرام بنشیند و خودتان تا حدود 30 ثانیه آرام بگیرند. بدون   حرف زدن در کنارش منظر بمانید.

اگر کودکتان آرام نمی گیرد و نمی نشیند به عنوان آخرین چاره آنها را نگه دارید، به خانه برگردید و مستقیماً او را به اتاق خلوت ببرید و در دفعات بعدی مراحل راه به همین ترتیب تکرار کنید.

نکاتی جهت یادآوری

ممکن است برای شما مفید باشد که هر زمان که از اتاق خلوت را استفاده می کنید مدتش را    یادداشت کنید. در انتهای هفته اول، قشقرق ها باید کمتر تکرار شوند و زمان ماندن در اتاق خلوت باید کوتاه تر شده و نیاز به آن کمتر شود.

نکات کلیدی

§        برای پشیگیری از قشقرق ها برنامه ریزی کنید

§        وقتی کودک خوب رفتار می کند، به او توجه کنید و تشویقش کنید

§        اگر قشقرق رخ داد طرح چشم پوشی را برای کودکان کوچک تر استفاده کنید

§        به همان سرعتی که کودک آرام می شود و رفتارش خوب می شود، او را تشویق کنید.

§        اگر قشقرق ادامه یافت، به نوپای بزرگ تر، آنچه را می خواهید انجام دهید، بگویید و از اتاق خلوت استفاده کنید.

§        پس از خروج از اتاق خلوت کودک تان را دوباره به یک فعالیت برگردانید و او را برای خوب رفتار کردن و آرام بودن در اتاق خلوت تشویق کنید.

صدمه زدن به دیگران

نوپاها ممکن است گاهی اوقات بدون فکر کردن به دیگران صدمه زدن بزند. آنها ممکن است         گاز بگیرند، چنگ بزنند، مو بکشند یا هل دهند یا حمله کنند.

اگر اقدامی نکنید این نوع رفتارها بدتر می شود. این بخش بعضی پیشنهادات را مطرح می کند تا به کودک تان بیاموزید چگونه با دیگران به آرامی رفتار کنند.

 چرا کودکان به دیگران صدمه می زنند؟

§        وقتی نوپا در حال دندان در آوردن است، گاز گرفتن شایع است. در این مرحله  حلقه های دندانی یا چیزهای نرم و مطمئن برای گاز گرفتن یا نان های برشته را برای گاز گرفتن در اختیار کودک می گذارند.

§        بچه های دیگر دقیقاً برای آن چه اتفاق می افتد، گاز می گیرند، چنگ می زنند، مو می کشند، هل می دهند و تصادف می کنند. دقیقاً برای دیدن آنچه اتفاق می افتد!

§        صدمه زدن تقریباً همیشه باعث ایجاد یک واکنش شدید از طرف فرد مقابل می گردد. این واکنش ها تصادفاً ممکن است یک تقویت و پاداش برای کودک باشد و مشکل دوباره      اتفاق بیفتد.

§        کودک شما ممکن است بدون عصبانیت و محرومیت، به دیگران صدمه بزند.

§        نوپایی می تواند یک دوره پر از محرومیت و ناتوانی باشد. خیلی چیزها ممکن است کودک را عصبانی کند و کودک روش و راه خاصی را ندارد و نمی داند چه کلماتی را برای چیزهایی که می خواهد، به زبان آرود.

§        صدمه زدن به دیگران ممکن است هم چنین روشی برای کودک باشد، تا آن چیزی را که     می خواهد بدست آورد، مانند وادار ساختن کودک دیگر تا اسباب بازی را به او بدهد. اگر این مسئله کارساز باشد صدمه زدن ادامه می یابد.

چطور باید از صدمه زدن کودک به دیگران پیشگیری کرد؟

§        دقیقاً کودک را مشاهده کنید

§        سعی کنید مشکلات را پیش بینی کنید و تا حد امکان از آنها جلوگیری کنید. در شروع کودک را دقیقاً نگاه کنید به خصوص وقتی با سایر کودکان در حال بازی است. شما باید به     موقعیت هایی که احتمال صدمه زدن در آن بیشتر است آگاه باشید.

§        اگر کودک قصد دارد به کس دیگر صدمه بزند باید سریع مداخله کنید.

رفتارهای قابل قبول و مطلوب را تشویق کنید.

کودکان نوپا بیشتر در کنار دیگران بازی می کنند تا این که با دیگران بازی کنند. وقتی کودک شما به خوبی بازی می کند به او توجه کنید. و با کودکتان در مورد آن چه در حال انجامش است صحبت کنید: «شما دارای یک برج بلند با این قطعات می سازی» و یا «این ماشین چقدر سریع حرکت می کند!»

وقتی آنچه کودک تان انجام می دهد، شما را خوشحال می سازد با گفتن: «عالی است!» تشویقش کنید. «آرش! شما امروز خیلی خوب بازی می کنی» یا «من خیلی خوشحالم که شما آن قدر خوب با هم بازی می کنید».

§        در ابتدا ممکن است دوست داشته باشید به کودک تان یک پاداش مخصوص برای آرام بودن و خوب بازی کردن با دیگران بدهید.

§        این پاداش ممکن است یک فعالیت مثل یک بازی یا داستان کوتاه یا یک نوشیدنی یا ساندویچی کوچک باشد.

§        به کودک تان بگویید چقدر خوشحال هستید که آنها آرام بودند و خوب بازی کردند.

کمک کنید کودکتان آنچه را می خواهد بگوید.

اگر کودک شما مشکلاتی برای گفتن آن چه می خواهد دارد، به آنها بعضی عباراتی که بوسیلۀ آنها   می توانند مقصودش را بیان کند بیاموزد. «علی! بگو آرش الآن نوبت من است». کودک را برای خوب گفتن آنچه شما می خواهد تشویق کنید.

وقتی کودکتان به دیگران صدمه می زند آنچه باید انجام دهید.

§        وقتی کودک تان به دیگران صدمه می زند، همیشه سریع عمل کنید.

§        کاری را که د رحال انجام دادن هستید متوقف کنید و به کودک به اندازه یک طول بازوی او   نزدیک شوید. قاطعانه صحبت کنید و آن چه به جای صدمه زدن باید انجام دهد بگویید. اگر آنچه را گفتید انجام داد، به او جایزه بدهید.

§        ممکن است شما برای این کودک که به کودک تان نشان دهید وقتی کسی را گاز می گیرد یا      تنه می زند، چه احساسی ایجاد می شود، خودتان عین کار را با کودک بکنید، ممکن است این روش کار آمد به نظر برسد اما در واقع فکر خوبی نیست. ممکن است کودک صدمه زدن به شما را متوقف کند اما به صدمه زدن به دیگران ادامه دهد. این کار شما فقط باعث می شود کودک تان گیج و مضطرب شود. بعضی والدین فقط به کودک شان آموزش می دهند که در این مواقع بگوید متأسفم یا معذرت خواهی کند. اما این کار برای متوقف نمودن صدمه زدن های مکرر کافی نیست.

نکات کلیدی

§        سعی کنید مشکلات را پیش بینی نموده و حتی الامکان از وقوع آنها پیشگیری نمایید.

§        در ابتدا به کودکتان برای خوب بازی کردن با دیگران جایزه و پاداش دهید.

§        اگر کودکتان به دیگران صدمه میزند از این رفتارش چشم پوشی نکنید.

§        آنچه باید کودکتان انجام دهد به او بگویید.

§        کودکتان را وادار نمایید که تمرینات آرام بودن را انجام دهد.

§        اگر مشکلات ادامه یابد از زمان خلوت یا اتاق خلوت استفاده کنید.

§        کودکتان را به فعالیت برگردانید و تمرین خوب بازی کردن و آرام بودن با دیگران را ادامه دهید.

مستقل غذا خوردن

غذا خوردن با خانواده، می تواند یک موقعیت لذت بخش باشد. غذا خوردن با یک نوپا، نوپایی که در حال یادگیری نحوۀ غذا خوردن است، می تواند سرگرم کننده و یا آشفته کننده باشد. نکات مطرح شده در زیر، پیشنهاداتی است برای اینکه فرزند نوپای شما رابه خوردن با قاشق، همراه دیگران سر سفره نشستن و خوردن غذاهای متنوع، تشویق کند.

از کِی کودکان قادر هستند که خودشان غذا بخورند

مهارت نوپاها وقتی تکامل می یابد که تا آنجا که ممکن است فرصت اینکه خودشان غذا بخورند رابه آنها بدهند. اغلب آنها با دست غذا خوردن و نگه داشتن قاشق را تا 12 ماهگی شروع خواهند کرد. استفاده از قاشق را بین 1 تا 2 سالگی می آموزند. چنگال را دیرتر استفاده می کنند.

نوپا چه باید بخورد؟

آنها به تدریج می آموزند آنچه که دیگر اعضاء خانواده می خورند را بخورند. به این طریق مواد غذایی را که برای سلامت لازم است بدست می آورند شامل پروتئین، کربوهیدرات ها، چربی، ویتامین،     مواد معدنی و آب.

غذاهای سفت باید پوره شده و یا به قطعات کوچک بریده شوند. ممکن است اشتهای کودک شما تغییر کند و شما نگران تغذیه کافی کودکتان شوید. تغییرات اشتها در حین رشد کودک، طبیعی است.        آنها شاید نسبت به یک غذا ایراد گرفته و یا برعکس نسبت به غذایی که مورد علاقه شان است     اصرار کنند که در هر وعده به آنها داده شود. عادت غذایی ذکر شده شایع است و معمولاً اگر تنوع غذایی شما با ثبات باشد مدت آن کوتاه است.

چگونه می توان برای زمان غذا خوردن آماده شد؟

زمان غذایی معینی داشته باشید.

روال روزانه زمان غذاخوردن را تنظیم کنید. روال دلخواه روزانه، سه وعده غذایی همراه با بین وعده صبح و عصر، در زمان معین است. قبل از غذا، از دادن تنقلات اجتناب کنید. مدت غذا خوردن را نیز تعیین کنید، چرا که نباید خیلی طولانی باشد 20 تا 30 دقیقه برای غذا خوردن یک نوپا کافی است.

غذا را همراه با خانواده صرف کنید.

نوپاها خیلی از چیزهایی که در مورد نحوۀ غذا خوردن است را از نگاه کردن به دیگران می آموزند.

هر زمان که امکان پذیر باشد، اجازه دهید که کودکتان با سایر اعضاء خانواده دور یک میز غذا بخورد.

برای کثیف کاری حین خوردن، آماده باشید.

خیلی از والدین نمی توانند خونسردی خود را وقتی که نوپا غذا را بیرون از ظرف می ریزد حفظ کنند. به خاطر داشته باشید که او به روش آزمون و خطا یاد می گیرد،بدون کمک غذا بخورد.

§        هر چیزی را که لازم دارید، آماده داشته باشید.

قبل از اینکه کودک را روی صندلی مخصوص غذا خوردن بنشانید، همه چیز را آماده کنید. این کار باعث می شود کودک گرسنه شما، منتظر نمانده و اعتراض نکند. در صورت امکان از صندلی مخصوص و ظروف و لیوان نشکن استفاده کنید. شاید بخواهید از قاشق هایی که برای بچه های کوچک طراحی شده استفاده کنید.

§        به اندازه کافی غذا بکشید

بشتر از آنچه که از عهده خوردنش بر می آید، نکشید. مقدار مناسب به او بدهید و در صورتی که هنوز گرسنه است و در خواست مقدار بیشتر بکند بیشتر برایش بکشید اجازه ندهید که قبل و یا حین      غذا خوردن، خودش را با مایعاتی مانند شیر، یا آبمیوه سیر کند.

§        فقط یک نوع غذای جدید را در هر بار برای او امتحان کنید.

برای تنوع بخشیدن به رژیم غذایی کودک، فقط یک نوع غذای جدید را در هر بار امتحان کنید.        از مقدار کم غذای جدید، همراه با غذایی مورد قبول که برای کودک آشنا باشد، شروع کنید. اسم غذا را به او بگویید و چشیدن او را تحسین کنید. اگر غذا را دوست نداشت تا چند هفته بعد، به او ندهید و مجدداً شروع کنید.به خاطر داشته باشید که اغلب مردم بعضی از غذاها را دوست ندارند. هدف این است که کودکتان غذاهای متعددی را مشابه آنچه که سایر اعضاء فامیل می خورند میل کند.

 چگونه می توان مستقل غذا خوردن را ترغیب کرد

§        از غذا خوردن با دست شروع کنید

اگر کودک شما قبلاً ابن کار را انجام نداده، اول به او یاد بدهید که با دست غذا بخورد. با این کار به شما خواهد گفت که کی آماده برای گرفتن قاشق است.

غذاهایی که برای با دست گرفتن راحت هستند مثل تکه های نان، تکه های پنیر، و یا میوه را تهیه کنید.

در حین اینکه به این غذاها گاز می زنند، به شما اجازه می دهند که همزمان به آنها غذا بدهید.

§        کودک را ترغیب به گرفتن قاشق کنید

به او قاشق بدهید. هر زمان که توانست غذا را با آن به دهانش ببرد، او را تشویق کنید. به آرامی او را برای پر کردن قاشق و پیدا کردن راه دهان هدایت کنید. انتظار ریخت و پاش فراوان داشته باشید.

وقتی که شوق کودک برای استفاده از قاشق کم شد، خودتان به او غذا بدهید.

هرچه بهتر از قاشق استفاده کند، کمکی به او می دهید، کم می شود. با این کار به او اجازه می دهید، روی غذا خوردنش کنترل پیدا کند. هرچند که بارهای اول زیاد کثیف کاری می کند.

§        رفتارهای دلخواه را تشویق کنید

زمانی که کودک از قاشق استفاده می کند، سرجایش می نشیند و یا غذای جدید را امتحان می کند، به او توجه کنید، لبخند زده و او را نوازش کنید و آن کاری را که خوب انجام داده بیان کنید، «خوب غذا خوردی، جویدنت واقعاً عالی است».

§        اگر مشکل رفتاری ایجاد شد، از نادیده گرفتن برنامه ریزی شده استفاده کنید

درزمان هایی که کودکتان غذا را تف می کند، از خوردن اجتناب می کند، غذا و یا ظرف را پرت      می کند، به او نخندید و توجه نشان ندهید. اگر این مشکلات پیدا شد کنار بایستید، غذا و ظرف ها را جمع کنید، سرتان را برگردانید و تا زمانی که مشکل رفتاری متوقف نشده، منتظر بمانید. سپس به او نگاه کرده و دوباره به او غذا دهید. و او را به خاطر رفتار خوبش تحسین کنید و اگر هنوز، مناسب رفتار نکرده، با زور به او غذا ندهید.

بعد ا پایان هر وعده، غذا را تا وعده بعدی جمع کنید.

نکات ایمنی

§        همیشه مراقب کودکتان باشید. اگر از صندلی مخصوص غذا خوردن استفاده می کنید مراقب افتادنش باشید.

§        هرزمان که چیزی خورد یا آشامید، او را بنشانید تا دچار خفگی نشود.

§        از غذاهایی که بچه ها در بلعشان مشکل دارند و احتمال خفگی می رود مثل گیلاس،         دانه مغز دار، شیرینی سفت یا آب نبات اجتناب کنید.

 نکات کلیدی

§        روال منظم برای غذا خوردن داشته باشید.

§        همه چیز را قبل از غذا خوردن آماده کنید

§        مقدار قابل مصرف در اختیار او قرار دهید

§        فقط یک غذای جدید را در هر بار امتحان کنید

§        از غذا خوردن با دست شروع کنید و او را به استفاده از قاشق ترغیب کنید

§        غذا خوردن و رفتار مناسب او را تحسین کنید

§        برای مشکلات رفتاری خفیف از نادیده گرفتن برنامه ریزی شده استفاده کنید

آموزش «توالت رفتن»

ممکن است شما هم مثل خیلی از والدین آرزوی روزی را داشته باشید که کودکتان نیاز به پوشک نداشته باشد. آموزش توالت رفتن کار بزرگی به نظر می رسد، بخصوص هنگامی که بستگان، دوستان، همسایه ها و کتاب ها، راه حل های مختلفی را پیشنهاد می کنند.

آسوده باشید، هر زمانی که کودک شما آماده باشد، یاد می گیرد که از توالت استفاده کند. نکات زیر پیشنهاداتی راجع به چگونگی شروع آموزش توالت رفتن در نوپاها به شما خواهد داد.

اغلب بچه ها کنترل کامل روزانه را بین 5/2 تا 4 سالگی و شبانه را تا 8 سالگی خواهند داشت.      سعی کنید عجله نداشته باشید. نباید با زور کودک را به توالت فرستاد. کودکی که روی توالت و یا لگن مخصوص دستشویی کودکان نمی نشیند برای آموزش توالت رفتن، آماده نیست. غر زدن و یا تنبیه چاره ساز نیست.

چه زمانی کودک برای آموزش توالت رفتن آماده است؟

کودکتان ممکن است برای شروع آماده باشند وقتی که:

§        خیس یا کثیف بودن خود را خبر دهند و یا بخوابند که به دستشویی بروند

§        بتوانند صبر کنند و یا تا مدتی کنترل داشته باشند

§        علاقه خود را به دستشویی یا بی علاقگی خود را به کهنه خیس یا کثیف نشان دهید

§        بتوانند لباس خود را در بیاورند یا حداقل شلوار خود را پایین بکشند

سایر علائم زمان مناسب شامل این موارد است: کهنه مرطوب شده باشد تا اینکه خیس کامل باشد، در فواصل بین خیس شدن مدت طولانی تری خشک بماند، زمان کار کردن شکم مرتب باشد و وضعیت سلامت عمومی خوب باشد. برنامۀ آموزش توالت رفتن را زمانی که حال کودک خوب نیست      شروع نکنید.

چه مدت آموزش دستشویی رفتن طول می کشد؟

آگاه باشید که این کار زمان می برد. ممکن است تا زمانی که بیشتر اوقات خشک باشد 3 تا4 هفته   طول بکشد هر چند که در بعضی چندین ماه زمان می برد. طی یکسال و یا حتی بیشتر بعد از آموزش، ممکن است تصادفی شلوارش را کثیف و یا خیس کند. بچه ها متفاوت هستند. اگر کودک سریع تر و یا آهسته تر از دیگران بود، نگران نشوید. آموزش ادرار کردن در توالت آسان تر از مدفوع کردن       در آن است. خیلی از بچه ها در طول روز خشک هستند و منتظر می مانند تا زمان خواب که        کهنه شوند و بعد مدفوع می کنند. این کار طبیعی است و جای نگرانی ندارد.

اگر کودک شما به مهد کودک می رود روش مربیان آنجا را جویا شوید و روش خودتان را برای آنها بازگو کنید تا بتوانید با هم هماهنگ کار کنید.

چگونه می توان برای آموزش توالت رفتن، آماده شد؟

§        برنامه کودکتان را پیدا کنید:

زمانی که کودک اغلب، خودش را خیس می کند و یا کثیف می کند را یادداشت کنید. وقتی           می خواهید آموزش را شروع کنید در این زمان ها او را روی توالت بگذارید. آنها به زودی بین      پری مثانه و یا روده و استفاده از توالت ارتباط می دهد. اگر آنها برنامۀ منظمی ندارند و یا اغلب اوقات خیس هستند، برای آموزش توالت رفتن آمادگی ندارند.

§        هرجه را که نیاز دارید، آماده داشته باشید

شما می توانید از توالت و یا لگن مخصوص دستشویی کودکان برای آموزش استفاده کنید. اگر از توالت استفاده می کنید، با کمک وسیله ای آن را کوچک تر کنید تا کودکتان از افتادن در توالت نترسد.

§        به فرزندتان برای آمادگی کمک کنید

نکاتی جهت کمک به آمادگی آموزش توالت رفتن

از پوشک فقط هنگام خواب استفاده کنید. پوشک نشانۀ این است که او می تواند خودش را هر وقت و یا هر جا که خواست خیس و یا کثیف کند.

به او شورت بپوشانید. با شورت خیس، کودک احساس خیس بودن را واقعی تر درک میکند.

به کودک لباس های راحت بپوشانید. لباس های بدون کمربند و دکمه برای کودکان، جهت پوشیدن و در آوردن، راحت تر هستند. در نتیجه رفتن به دستشویی بدون کمک راحت تر است.

در مورد لگن مخصوص دستشویی اطفال با او صحبت کنید و به او اجازۀ بازی و نشستن روی آن را بدهید.

چگونه استفاده از توالت را به کودک آموزش دهید؟

§        روز شروع را انتخاب کنید

شما هم باید برای آموزش آماده باشید. یعی برنامه را دنبال کنید و همیشه یک برنامه را ادامه دهید. شما نمی توانید یک روز کاری را بکنید و روز بعد نه. برای روزهایی که در خانه هستید نصف روز را برای شروع آموزش کنار بگذارید. بهتر است زمانی را انتخاب کنید که تمام اعضاء خانواده در آرامش هستند و تحت فشار اضافی نمی باشند.

§        چگونگی استفاده از توالت را توضیح دهید.

مراحل رفتن به دستشویی را برای او بازگو کنید. این مراحل می تواند شامل:

o            به مامان یا بابا بگو

o            به دستشویی برو

o            شورت خود را بیاور

o            روی توالت بنشین

o            سعی کن جیش کنی

o            خودت را تمیز کن و یا از کس دیگری بخواه که این کار را برایت انجام دهد

o            سیفون را بکش

o            دستت را بشوی

§        به فرزندتان مقدار کافی مایعات بدهید

همیشه از نوشیدن مقدار کافی مایعات در کودکتان مطمئن باشید. شاید بخواهید روزهای اول آموزش به او مقدار زیادی مایعات بدهید تا این که بیشتر به دستشویی برود. با زور بیشتر از آنچه می خواهد به او مایعات ندهید برای اینکه شکمش خوب کار کند، مقدار کافی میوه و الیاف گیاهی باید در   رژیم غذایی اش وجود داشته باشد.

§        برای توالت رفتن از او سوال کنید

اگر موقع نیاز به دستشویی، به شما خبر نمی دهد، هر از گاهی از او بپرسید. مراقب علائمی مثل     نگه داشتن خودشان، در هم کشیدن مهره و یا زور زدن باشید. مراحل ذکر شده را به او خطرنشان کنید.

§        کودک را تشویق به نشستن در توالت کنید

وقتی فکر کردید که موقع دستشویی رفتن است او را برای 5 تا 6 دقیقه روی توالت بنشانید. بهترین زمانی که می توانید این کار را بکنید شامل:

o              وقتی که علامت نیاز به توالت رفتن را در او دیدید

o              بعد از بیدار شدن در صبح

o              بعد از غذا خوردن

o              قبل ا زبیرون رفتن

o              بعد از برگشتن از بیرون

او را با زور روی توالت ننشانید. اگر نمی خواهید این کار را بکند، ولش کنید. فقط وقتی که آماده برای اجرای برنامه است، مراحل را به او نشان می دهید. اگر او منظم روی توالت بنشیند، آرام باشد و    علاقه مند باشد و اگر در نهایت موفق شد او را تشویق کنید. به خاطر کاری که انجام داده او را    تشویق کنید و توجه نشان دهید. حداقل 2 ساعت بین دستشویی رفتنش، صبر کنید مگر اینکه خودش بخواهد که زودتر برود. وقتی که 3 تا 5 دقیقه نشست و کاری نکرد او را به خاطر نشستنش       تشویق کرده بگذارید که برود بازی کند.

§        به او یاد دهید که دستش را بشوید

آموزش بهداشت از سنین پایین، خیلی مهم است. بعد از هر بار دستشویی رفتن باید دستش را بشوید د ابتدا لازم است کهبه او یادآوری کرد و کمک کنید. همکاری او را تشویق کنید.

§        رفتار مناسب را تشویق کنید

هر مرحله ای را که انجام داد و هر پیشرفتی که کرد و همین طور اگر توانست از توالت استفاده کند او را تشویق کنید. آنچه که خوب انجام داده را بیان کنید: «علی! آفرین که به من خبر دادی که می خواهی به دستشویی بروی». شاید بخواهید که به او جوایزی بدهید مثلاً: برایش قصه بگویید، بتواند به کسی که دوست دارد تلفن کند، و یا جوایزی مثل برچسب و یا مهر بدهید.

§        اگر تصادفاً خودش را خیس و یا کثیف کرد، خونسرد باشید.

اگر کودکتان اتفاقی خودش را خیس و یا کثیف کرد با آرامی به او بگویید: «اِ، خیس کردی، بگذار عوضت کنم» به دستشویی بروید و او را تمیز کنید خونسرد باشید و او را تنبیه نکنید. در حین        تمیز کردنش با او زیاد صحبت نکنید و نگذارید که به او خوش بگذرد. چند دقیقه بعد از تعویض، مراحل دستشویی رفتن را به او یادآوری کنید.

نکاتی برای جلوگیری از موارد تصادفی

آموزش توالت رفتن یک مرحله آموزشی است و اوقاتی که کودک خودش را خیس و کثیف می کند. گاهی او به محض بیرون آمدن از دستشویی خودش را خیس می کند و یا گاهی مقداری از کارش را در دستشویی و مقدار بیشتر آن را در شلوارش می کند. اینها طبیعی است و نشان دهندۀ این است که شما به موقع او را به دستشویی بردید و آنها شروع به یادگیری کردند.

اینجا نکاتی است برای کمک به جلوگیری از این موارد:

o              مطمئن باشید که توالت و یا لگن مخصوص دستشویی اطفال براحتی در دسترس کودک است.

o              هنگام بازی های طولانی و قبل از بیرون رفتن از او بپرسید که نمی خواهد به         دستشویی برود؟

o              کودک را برای رفتن به دستشویی بیرون، تشویق کنید

o              پوشک کردن شبانه را تا هنگامی که اغلب اوقات تا صبح خشک است، ادامه دهید

o              از او بخواهید درست قبل از خواب به دستشویی برود

گاهی در زمانی که کودک بیمار است و یا برنامۀ روزانۀ او بهم خورده، این اتفاقات پیش می آید. حوادثی مثل به دنیا آمدن بچۀ جدید، نقل مکان و جدا شدن از خانواده از استرس هایی است که برنامۀ عادی را بهم می زند. در این صورت در برنامۀ آموزش توالت رفتن، وقفه ایجاد کنید و وقتی همه چیز به حالت طبیعی بازگشت مجدداً شروع کنید. برای جایزه دادن، صبر کنید تا چند مرحله را انجام دهد و تا آن موقع صبر کنید. و همین طور هنگامی که تمام مراحل را با موفقیت به انجام رساند دادن جایزه را متوقف کنید، هر از گاهی برای انجام مراحل توالت رفتن، کودک را تشویق کنید.

سایر پیشنهادات

برای آموزش توالت رفتن پیشنهادات دیگری نیز وجود دارد که می تواند کمک کننده باشد. تمرین به دستشویی رفتن عروسک را می توان با کودک بازی کرد.

§          مراحل به دستشویی رفتن را برای عروسک انجام دهید

§          عروسک را به خاطر این کارش تشویق کنید

§          بعد، کودک وانمود کند که عروسک است

§          از کودک بخواهید آنچه باید انجام دهد را بگوید مثلاً: «وقتی می خواهی به دستشویی بروی چه کار باید بکنی؟» یا «بعدش چه کار می کنی؟»

§          اگر نمی داند به او یادآوری کنید

§          در صورت لزوم برای اجرای مراحل او را کمک کنید

§          همکاری و موفقیت اش را در هر مرحله تشویق کنید

نکات کلیدی

§          به خاطر داشته باشید زمانی کودک آموزش می گیرد که آماده باشد

§          از لگن مخصوص دستشویی اطفال و یا توالت همراه با حفاظ استفاده کنید

§          مراحل را برای کودکتان توضیح دهید

§          او را برای نشستن روی توالت تشویق کنید

§          اگر نمی نشیند پافشاری نکنید

§          برای انجام مراحل یا هرگونه موفقیت، تحسین کنید و جایزه دهید

§          هنگامی که به طور اتفاقی خودش را خیس و یا کثیف کرد خونسرد باشید

§          اگر آموزش توالت رفتن موجب ناراحتی شده ، آن را متوقف کرده و بعد از چند هفته      مجدداً شروع کنید.  

سخن گفتن

واضح ترین تغییری که در کودکتان، هنگام رسیدن به نوپایی می بینید، تکامل زبان است.

درک و استفاده از زبان سریع پیشرفت می کند و ارتباط نزدیک، درک جهان دارد والدین نقش مهمی در پیشرفت زبان کودک دارند. مطلب زیر پیشنهاداتی جهت کمک به تشویق این پیشرفت است.

درک نوپا چه میزان است

در 12 ماهگی معمولاً 10 کلمه و تا 3 سالگی اغلب آنها بیشتر از 800 کلمه را می فهمند و همین طور درک جملات پیچیده تر، شروع می شود.

از کی کودکتان شروع به صحبت می کنند؟

کودکان از نظر زمان و سرعت یادگیری گفتار، بسیار متفاوت هستند. اگر کودک تان آهسته تر و   یا سریع تر از سایرین است نگران نباشید. اگر نگران آهستگی پیشرفت زبان او نسبت به همسالانش هستید از فرد متخصصی کمک بخواهید. از جدولی که در انتهای بحث آمده است برای بررسی پیشرفت مورد انتظار زبان، استفاده کنید.

چگونه می توان باعث پیشرفت گفتار شد؟

§        به او گوش دهید؛ هنگامی که کودک برای برقراری ارتباط با کلمات تلاش می کند در     دسترسش باشید. آماده باشید تا با حوصله منتظر گفتارش شوید به عوض اینکه حدس بزنید که چه می خواهد به او نگاه کیند و آن چه را که می گوید، بشنوید.

§        با کودکتان صحبت کنید چون هنگامی که با او صحبت می کنید؛ تمایل او به حرف زدن،     افزایش می یابد. در تمام طول روز، صحبت کنید، اشیایی که به آنها نگاه می کند، نام ببرید.   هنگامی که با او صحبت می کنید به او نزدیک شده و خم شوید تا در یک سطح باشید.

§        تشویق تلفظ صحیح؛ هنگامی که او  کلمه ای را غلط تلفظ می کند، آن را تکرار کنید و بعد فوری بخواهید آن را تکرار کند. برای مثال هنگامی که به سیب زمینی اشاره می کند و می گوید: «سیزبمینی» می توانید بگویید: «بله مریم! این سیب زمینی است بگو: سیب-ز-مینی» اگر کودکتان هر تلاشی کرد، او را تحسین کنید اگر نکرد، نگران نشوید فرصت زیاد است.

§        گفتار فرزندتان را افزایش دهید؛ سؤال کنید و انها را تشویق به صحبت بیشتر کنید. برای مثال وقتی که به شما اسباب بازی اش را نشان می دهد. به جای اینکه فقط بگویید «این کامیون است» از او بخواهید که بیشتر در موردش صحبت کند: «بهروز! این یه کامیون بزرگِ، اگر گفتی چه نوع کامیونی است؟» اگر جواب نداد، تحریکش کنید که جواب دهید: «فکر کنم که یدک کش باشد». «یدک کش چه کاری می کند؟» اگر او سعی کند که جواب دهد او را تشویق کنید و هرچه که کمتر او را تکرار کیند: «درسته،اونها ماشین ها را می کشند» اگر هنوز جواب نمی دهد.        نشانش دهید و آنچه را که می بینید در موردش صحبت کنید مثلاً :«چرخها، درها، قلاب ها، زنجیرها و .....» نوپاها از این گونه محاوره ها خیلی سود می برند بخصوص وقتی که کوتاه          و مکرر باشد.

§        سرمشق خوبی باشید؛ ا بیان کودکانه یا سرسری اجتناب کنید. در حالی می توانید باعث پیشرفت بیان کودکتان شوید که از کلمات واقعی و جملات مناسب استفاده کنید همین طور از جملات طولانی با کلمات زیاد نیز اجتناب کنید چرا که متوجه نمی شوند به عبارت دیگر از این که کلمات جدید را به کار ببرید، نترسید. این کار باعث افزایش ذخیره لغات فرزندتان می شود.

§        در مورد آنچه که انجام می دهید، صحبت کنید؛ بچه ها از اینکه والدینشان را حین انجام کار، نظاره کنند لذت می برند، وقتی که آنها در همین حین بتوانند با شما صحبت کنند این لذت     بیشتر می شود. وقت بگذارید تا آنچه را که انجام می دهید، توصیف کنید. توصیف کارهای روزانه مثل مرتب کردن باغچه، خیاطی، ساختن بعضی چیزها، مراقبت از کودکتان، می تواند باعث تحریک علاقۀ کودک شود و او را تشویق به سؤال کردن کند.

§        عقاید و احساسات خود را تقسیم کنید؛ اثر دیگری که توصیف کارهای روزانه دارد قسمت کردن احساسات و تجربیات با کودکتان است چند مثال:

در مورد روزی که گذرانده اید با او صحبت کنید

چیزی که باعث خوشحالی تان شد، را برایش بازگو کنید

آن چه در سر راه تان از سر کار دیده اید، برایش بگویید

در مورد افرادی که با آنها صحبت کرده اید، برایش بگویید

کودکتان را به تشویق به پرسیدن کنید؛ والدین می توانند اطلاعات زیادی در مورد جهانبه فرزندشان بدهند. کودکان با سؤال کردن، مهارت زبانی را گسترش می دهند. با حوصله باشید و   با پاسخی که برایش قابل فهم است او را برای پرسیدن تشویق کنید.

در مورد بازی فرزندتان نظر دهید؛ والدین می توانند در بازی فرزندشان شرکت کنند بدون آنکه جانشین آنها شوند و یا آن را هدایت کنند. به آنچه که انجام می دهد نگاه کنید و نظر بدهید که باعث شود، علاقه اش را به فعالیت زیاد کند. یک راه این است که در مورد بازی از او سؤال کنید. عروسک کجا خوابید؟ کی آتش را خاموش کرد؟

برای فرزندتان بخوانید؛ بچه ها خیلی دوست دارند در حالی که به عکس های کتاب  نگاه می کنند، والدینشان برایشان کتاب بخوانند. به خصوص هنگام خواب از سن کم برای او بخوانید. تعدادی کتاب فراهم کرده و بطور مرتب برای او بخوانید(اگر می توانید حداقل روزی    یک بار) اما اگر علاقه نشان نمی دهد با اجبار این کار را نکنید.

نکاتی که باید به خاطر داشته باشید

نوپاها بدون مشکل می توانند دو زبان را همزمان یاد بگیرند. تا سن 3 سالگی هر دو زبان را خوب صحبت می کنند و حتی می فهمند که کدام زبان را برای چه کسی به کار می گیرند.

اینکه بچۀ 3-2 ساله موقع صحبت کردن مِن مِن کند و یا گیر کند شایع است این مشکل با زمان     حل می شود سعی کنید که صحبت او قطع نکنید یا جمله اش را قطع نکنید یا جمله اش را         کامل نکنید. شما با صبر کردن برای این که کودک جمله اش را تمام کند، می توانید او را به بیان     روان تر تشویق کنید.

مراحل کلیدی

§        برای گوش کردن در دسترس کودکتان باشید

§        با او صحبت کنید و اسم اشیاء را بگویید

§        تلاش او را برای صحبت کردن، تشویق کنید

§        سرمشق خوبی باشید

§        افکار، احساسات و اطلاعات خود را با او در میان بگذارید

§        سؤال کردن او را تشویق کنید

§        در مورد بازی او نظر دهید

§        برای او کتاب بخوانید

مراحل رشد زبان

سن

توانایی ها

12 ماهگی

§        غان و غون با ریتم صحبت کردن

§        کلمات محدودی را می تواند بگوید مثل «ماما، دادا، نه»

§        افراد را با اسم می تواند نشان دهد

§        از ژست و اشاره برای برقراری ارتباط استفاده می کند

§        5 تا 10 کلمه را می فهمد

§        به دستورهای یک مرحله ای پاسخ می دهد مثل «بده به من – بیا بابا»

15 ماهگی

§        ازغان و غونش کلمات بیشتری قابل تشخیص می شود

§        کلماتی که استفاده می کند اغلب اسم است و اغلب کلماتی است که در داد و ستد استفاده می شود مثل «بیشتر»

§        ژست ها واضح تر

§        بیشتر از 24 کلمه را می فهمد

18 ماهگی

§        6 تا 12 کلمه را می تواند به کار ببرد (کودکان خیلی متفاوتند)

§        اسم اشیاء و یا افراد بخصوص «بله، نه، بای بای» را می گوید

§        آخرین کلمات جملۀ والدین را تکرار می کند

§        از اشاره و صداها برای نشان دادن علاقه اش استفاده می کند

§        تا 100 کلمه را می فهمد

24 ماهگی

§        ترکیب کلمات را شروع می کند: «بابا خوبه، لباس قشنگ، توپ من، برو بخواب»

§        اگر نتواند صحبت کند و یا کاملاً آنچه را که می خواهد را بگوید از ژست مناسب       کمک می گیرد

§        تا 300 کلمه را می فهمد

§        به دستورات پیچیده پاسخ می دهد

نق زدن

نق زدن مسئلۀ شایعی است ولی می تواند باعث ناامیدی والدین شود. وقتی که کودک اغلب از این طریق برای صحبت کردن استفاده کند، تطابق آن مشکل است. بچه هایی که خیلی نق می زنند       لازم است که راه مناسبی برای صحبت کردن یاد بگیرند. نکات زیر پیشنهاداتی است جهت آموزش به کودکان تا بتوانند با دیگران درست صحبت کنند.

نق زدن چیست؟

یک طریقه بیان و شکایت است که تون صدا کشیده شده و تحریک کننده است و راه قابل قبولی    برای ابراز درخواست نیست.

چرا کودکان نق می زنند؟

بچه ها زمانی که بخواهند ناراحتی هایی مثل گرسنگی، خستگی، خیس بودن، نارضایتی و      خوشحال نبودن، خود را بیان کنند نق می زنند یا ناله می کنند. نوپاهای کوچک وقتی نتوانند کلمه ای که می خواهند را پیدا کنند، نق می زنند. آنها وقتی که اسم چیزهایی که می خواهند و یا لحنی که دلپذیرتر باشد و یا اینکه چطور از عبارات «لطفاً، ممنون، میشه» را یاد می گیرند کمتر نق می زنند.

بچه ها ممکن است این کار را به خاطر جلب توجه بکنند. اگر آنها در ابتدا خیلی خوب       درخواست کنند ولی کسی به آنها توجه نکند، بعداً با نق زدن جلب توجه می کنند. بعضی از بچه ها این کار را می کنند تا حرف خودشان را به کرسی بنشانند. اگر مؤثر واقع شد، ادامه می دهند.   آنها می فهمند که با این روش بیشتر به خواسته هایشان می رسند. وقتی والدین تسلیم شوند بچه ها تصادفاً پاداش می گیرند. نق زدن قطع می شود ولی دفعۀ بعد به دنبال درخواست، احتملاً   تکرار می شود. گاهی کودکان وقتی که راه خودشان کارساز نبود این کار را می کنند مثلاً وقتی والدین به بچه «نه» می گویند و یا می خواهند کاری را که گفتند انجام دهد و یا آنچه مورد انتظار کودک بوده.

چگونه می توانید به بچه آموزش دهید که خوب صحبت کند؟

§        مثال خوب برایش بیاورید

خوب صحبت کردن را با آوردن مثال نشان دهید. سعی کنید که همیشه با خونسردی و پسندیده جلوی کودک صحبت کنید و از نق زدن و بالا بردن صدا اجتناب کنید.

§        رفتار خوب را تشویق کنید

وقتی که او خوب صحبت می کند و مؤدبانه درخواست می کند، او را تحسین کنید و به او توجه کنید. تحسین کردن او هنگام خوب درخواست کردن، بدون دادن تذکر خیلی مهم است.

 چگونه نق زدن را می توان برطرف کرد؟

§        به کودک آنچه را که باید انجام دهد، بگویید

وقتی کودک به شما رو می کند و برای چیزی نق می زند، کارتان را متوقف کنید، خم شوید و به او بگویید نق زدن را متوقف کند و درخواستش را درست بگوید:«مریم! برای بیسکوییت نق نزن،    درست بگو!».

§        به او طریق درخواست کردن خوب را نشان دهید

در ابتدا آنچه را که می خواهید او بگوید را با مثال به او بگویید: «مریم! بگو مامان میشه لطفاً به من یک بیسکوییت بدهید» از صدای مناسب و کلمات ساده که کودکتان می تواند بگوید، استفاده کنید. درآینده وقتی کودک یاد گرفت چگونه باید درخواست کند، با گفتن کلمۀ «لطفاً» به او یادآوری کنید.

§        فرزندتان را به خاطر درخواست مؤدبانه تحسین کنید

اگر کودک مثال شما را دنبال کرد او را تحسین کنید:«درخواستت قشنگ بود – خوب بود»

§        در خواستتان را با نتیجۀ مناسب همراه کنید

اگر هنوز خوب درخواست نکرد او را باید پیامد مناسب مواجه کنید. یک پیامد مناسب این است که آنچه را که می خواسته، بدست نیاورد: «تو قشنگ حرفت را نزدی بیسکوییت تا 10 دقیقۀ دیگر    خبری نیست». 5 تا 10 دقیقه به تأخیر انداختن، مدت کافی است. اعتراض و شکایت را ندیده بگیرید. با او بحث و جدل نکیند و به طور ساده فقط نتیجه را نشان دهید.

§        به فعالیت برگردید

وقتی که زمان تمام شد اگر نق زدن متوقف شده بود او را به خاطر ساکت شدن تحسین کنید و به او فرصت دهید تا درخواست خود را خوب بیان کند اگر این کار را کرد و درخواستش قابل قبول بود،   در مورد برآورد کردنش تصمیم بگیرید و اگر نکرد نتیجۀ منطقی و مناسب را برای مدت طولانی تر تکرار کنید.

هرگونه نالیدن دیگر را که در زیر بیان شده، نادیده بگیرید. شاید لازم باشد استفاده از نتیجۀ مناسب، بارها تکرار شود تا کودک یاد بگیرد که چگونه خوب درخواستش را بگوید.

چگونه به درخواست های کودک پاسخ دهید؟

§        مشخص کنید آیا درخواست قابل قبولی است یا خیر.

وقتی که کودکتان در خواست خودش را با صدای خوب و مناسب مطرح کرد به درخواستش     جواب دهید و قبل از آن با «بله» یا «نه» جواب ندهید گاهی بچه ها حتی اگر خوب درخواست خود را مطرح کرده باشند باید جواب «نه» داد. پذیرش «نه» قسمت مهمی از رشد و تکامل کودک است. اگر درخواست آنها منطقی بود او را به خاطر بیان درست، تشویق کنید و آنچه را که خواسته در اختیارش قرار دهید. اگر جواب «نه» لازم بود، او را به خاطر طرز مطرح کردن درخواستش تشویق کرده ولی به آرامی درخواستش را رد کنید. دلیل خود را بگویید: «قشنگ حرف زدی مریم! ولی شام نزدیک است و تو نمی توانی بیسکوییت بخوری» کار دیگری به او پیشنهاد کنید «می توانی بازیت را تمام کنی و یا تلویزیون نگاه کنی تا شام آماده شود».

§        در صورت نیاز از نادیده گرفتن برنامه ریزی شده استفاده کنید.

در پاسخ به نالیدن، آنچه را که می خواهید به او ندهید و اگر همچنان نق بزند روی خود را برگردانده و توجه نشان ندهید و به او نگاه نکیند و همینطور صحبت نیز نکنید، شاید بخواهید از او دور شوید.     در ابتدا آماده باشید چرا که نق زدن بیشتر می شود. اگر در ابتدا مدتی ندیده گرفتید و بعد تسلیم شدید به او یاد دادید که صدای خودش را بلندتر و طولانی تر کند تا به آنچه می خواهد برسد. آنها باید بفهمند که با نق زدن چیزی را بدست نمی آورند اگر باید «نه» می گفتید روی حرفتان بایستید ثابت قدم بودن شما، به او یاد می دهد که منظور ما از «نه»، «نه» است.

نکاتی که باید به خاطر داشته باشید

در ابتدا وقتی که پاسخ شما نسبت به نق زدن تغییر کرد مشکل رفتاری بچه بیشتر می شود بعضی از بچه ها والدین را کتک یا لگد می زنند و یا او را نیشگون می گیرند. بعضی خودشان را روی زمین انداخته و قشقرق به راه می اندازند برای اطلاعات بیشتر و کنترل این مشکل رفتاری به قسمت صدمه به دیگران و قشقرق مراجعه نمایید.

نکات کلیدی

§        مثال های خوبی از بیان درست برای آنها بیاورید

§        اگر کودک برای چیزی نق زد به او بگویید که باید در خواستش را خوب بیان کند

§        بیان خوب او را تحسین کنید

§        برای مواردی که نق زدن ادامه می یابد، نتیجه مناسب را اعمال کنید

§        بررسی کنید که آیا درخواستش قابل قبول است یا خیر و روی تصمیمی که گرفتید، بمانید

§        نق زدن هنگام شنیدن «نه» را ندیده بگیرید

§        هنگامی که ندیده گرفتن را شروع کردید، استمرار داشته باشید و زمانی که نق زدن   متوقف شود به او توجه نکیند

گم شدن

هم زمان با تحرک بیشتر، نوپایان شروع به کشف محیط دوروبرشان می کنند. این وضعیت در نوپایان کم سن طبیعی است. نظارت دقیق و محافظت لازم، نگرانی اصلی والدین در این مرحله است. البته برخی از نوپایان بزرگ تر هم ممکن است گم شوند. آنها ممکن است یک مسیر اشتباهی را بروند و یا پنهان و یا از والدین شان دور شوند.

گم شدن ممکن است به منظور خرید رفتن، قدم زدن، گردش و یا حتی حین بازی در حیاط پیش بیاید. ممکن است شما لحظه ای حواستان نباشد و ببنید که کودکتان رفته است. این وضعیت از این نظر نگران کننده است که کودکان نوپا اغلب از خطر آگاهی ندارند.

برای جلوگیری از دور شدن کودکان مهم است که سریع و مصمم دست به کار شوید.

نزدیک ماندن کودک بیشتر از آن که به همان دور شدن ربط داشته باشد به میزان پاداش شما برای نزدیک ماندن کودک ارتباط دارد.

 چرا بچه ها گم می شوند؟

نوپایان اغلب به آسانی با چیزهای دور و برشان حواسشان پرت شده و ممکن است حین تماشای چیزهایی که چشم شان را گرفته، دور شوند. هم چنین در این سن کودکان بیشتر مستقل می شوند و ممکن است قدم به جاهایی بگذارند که دیگران کمتر می روند. کودکان نوپا، اغلب محدودیت هایشان را فقط از این جهت که ببینند چه پیش می آید، می آزمایند. آنها ممکن است از اینکه ببینند با چقدر دور شدن بقیه واکنش نشان می دهند، خوش شان بیاید. در مورد برخی نوپایان این کار برایشان نوعی بازی تعقیب و گریز است، دور می شوند چون که می دانند کسی آنها را تعقیب خواهد کرد.

حین راه رفتن کودکان با افراد بزرگسال، اگر کودک نادیده گرفته شود انگیزه برای نزدیک ماندن دارند و احتملاً در جستجوی چیزهایی که جالب ترند، دور می شوند.

برخی والدین برای پیشگیری از دور شدن فرزندشان از دسته های محدود کننده استفاده می کنند. گرچه این کار کمک کننده است اما به کودک نزدیک والد ماندن را نمی آموزد و این چیزی است که واقعاً از گم شدن پیشگیری می کند. در صورت استفاده از دسته های محدود کننده، مشکل         دوباره می گردد.

گاهی اوقات والدین به این علت که کودکشان ممکن است گم شود آن ها را با خود بیرون می برند. اگر کودکان فرصت آموختن چگونه نزدیک ماندن را نداشته باشند، احتمالاً در موقعیت هایی که این شانس را می یابند گم خواهند شد.

چگونگی آموزش «نزدیک ماندن» به کودک

§        برای آموزش کودک زمانی را در نظر بگیرید

یک سری گردش های کوتاه را با همراهی کودک نوپایتان در نظر بگیرید. برای پیشگیری از گم شدن بیرون رفتن با او را متوقف نکیند و تا حد ممکن برای آموزش «نزدیک ماندن» فرصت بیشتری   به او بدهید. با یک قدم زدن 5 دقیقه ای شروع کنید. اولین گردش کوتاه تان باید آموزش در مکان های امنی مثل یک خیابان آرام یا یک پارک باشد. برنامه های بعدی به تدریج طولانی تر شده و تا حدود 10 دقیقه افزایش می یابد.

§        عادت های معمول کودکتان را در نظر بگیرید

زمانی کودکتان را بیرون ببرید که از آن لذت ببرد نه در زمان های معمول غذا خوردن یا خوابش و یا مواقعی که احتمالاً خسته یا گرسنه است

§        کودکتان را برای بیرون رفتن آماده کنید

این که کجا می روید و آن چه را که می خواهید او انجام دهد برایش توضیح دهید: «می ریم بیرون که نون بخریم! یادت باشه با هم راه میرویم نزدیک مامان بمونی. تو باید هر چه مامان می گه گوش کنی!»

§        رفتارهای مطلوب را تشویق کنید

در ابتدا مکرراً کودکتان را به خاط اینکه نزدیک شما مانده تشویق کنید. این کار را قبل از آنکه از فرصت دور شدن بیابد انجام دهید. وقتی با کودکتان راه می روید، با او حرف بزنید. به گل ها، درختان، پرنده ها و یا هرچیز جالبی اشاره کنید.

چگونه دور شدن کودک را مدیریت کنیم؟

§        آن چه را که باید کودک انجام دهد به او بگویید

اگر کودکتان شروع به دور شدن کرد آن چه را که باید انجام دهید به او بگویید:«داوود! همانجا وایسا. تو خیلی دور شدی! لطفاً برگرد اینجا!»

اگر کودک کنار شما برگشت، او را برای انجام آنچه که از او  خواسته شده تشویق کنید: «آفرین پسر خوب که وقتی من ازت خواستم، برگشتی پیش بابا!»

 §        قانون خود را با یک پیامد منطقی پشتیبانی کنید

اگر کودک کنارتان برگشت و یا دوباره دور شد سریع او را برگردانید. یک قانون ثابت گذاشته و با عمل کردن دنبالش کنید : «نه تو کنار بابا نموندی حالا تا 20 قدم بعد باید دستم را بگیری !»

به اعتراض او توجهی نکنید و در مورد موضوع با او بحث نکنید و پیامد را واقعاً انجام دهید. تا ده قدم دست کودک را محکم گرفته و سپس برای ده قدم بعدی کمی دستتان را شُل کنید. دست کودک را   رها کرده و به او اجازه دهید مستقل برود. این راهکار را طی هر گردش یک بار بکار ببرید.

§        در صورت لزوم از «زمان آرام» استفاده کنید

اگر زمانی که دست کودکتان را گرفته اید دست و پا زد و یا اینکه دوباره شروع به دور شدن کرد، او را تنبیه کرده و اشتباهی را که انجام داده توضیح دهید و پیامد را به او بگویید: «نزدیک بابا نموندی حالا باید به زمان آرام بروی !»

گردش را متوقف کرد و کودک را در «زمان خلوت» قرار دهید. در زمان خلوت توجه تان را از کودک برداشته و ا او بخواهید که مدت کوتاهی آرام باشد می توانید کودک را روی سکو یا نیمکت در دسترسی بنشانید یا بخواهید که روی مدت کوتاهی، در گوشه ای آرام بایستد.

به کودکتان بگویید که قبل از آنکه گردش تان را ادامه دهید باید ساکت شده باشد. در صورت لزوم دست فرزندتان را بگیرید. در این صورت نمی تواند جابجا شود. بازویتان را دورش گرفته و او را محکم بگیرید اما او را در آغوش نگیرید. اگر حین «زمان خلوت» کودک دست و پا زد یا اعتراض کرد به عنوان آخرین راه کودک را برداشته و به خانه برگردید. دفعه بعد دوباره امتحان کنید.

ادامه گردش

به محض اینکه دست گرفتن یا زمان آرام تمام شد به گردش خود ادامه دهید کودکتان را به کرات   به خاطر نزدیک ماندنش تشویق کنید اگر کودک دوباره دور شد مجدداً از زمان آرام استفاده کنید.

تا زمانی که کودکتان دور شدن هایش متوقف شود ممکن است شما چندین بار نیاز به استفاده از   «زمان آرام» داشته باشید.

مرور گردش

اگر کوک بیشر زمان خود را نزدیک شما ماند در پایان گردش از او قدردانی کنید. برای اولین بار بهتر است با یک فعالیت دلخواه، تلفن کردن به شخصی خاص و توصیف کار خوب او به کودک پاداش بدهید. اگر کودکتان نزدیک نماند به او بگویید که برای دفعه بعد دوست دارید که چیزی به او بدهید و یک گردش تمرینی دیگر را در نظر بگیرید: «مینا ! اگر یاد بگیری که نزدیک بابا بمونی فردا اجازه داری کارتون جدیدی که خریدم را ببینی.»

نکاتی که باید به خاطر داشته باشید

§          پس از آنکه کودکتان درگردش های کوتاه مدت یاد گرفت که نزدیک شما بماند به او اجازه بدهید که نزدیک ماندن را در گردش های طولانی تر و یا با افراد دیگر مثل پدربزرگ، مادربزرگ تمرین کند.

§          وقتی کودکتان بدون دور شدن از شما توانست با شما به گردش بیاید به تدریج تعداد تشویق را کم کنید.

نکات کلیدی

§          گردش تمرینی کوتاهی را برنامه ریزی کنید

§          آن چه را که می خواهید کودکتان انجام دهد برایش توضیح دهید

§          وقتی با کودکتان قدم بزنید یا با او حرف بزنید

§          به محض اینکه کودک شروع به دور شدن کرد دست به کار شوید

§          به کودک بگویید چه کار کند

§          در اولین دفعه دور شدن کودک با گرفتن دستش، از قانون وضع شده حمایت کنید

§          در مورد رفتار مشکل دار از زمان آرام استفاده کنید

§          به گردش خود ادامه دهید

§          با فرزندتان گردش را مرور کنید

اگر مشکل باقی ماند

اگر دور شدن کودک ادامه یافت راهکارهای دیگری را می توانید امتحان کنید

§          برای کودک توضیح دهید که اگر حین قدم زدن با شما نزدیک شما بماند می تواند یک    عکس برگردان بردارد

§          قبل از رفتن همه چیز را آماده کنید شما به یک مهر کوچک یا ستاره دار نیاز دارید

§          در مورد رفتار مشکل دار مثل موارد قبل عمل کنید

§          به تدریج زمانی که کودک باید منتظر مهر یا عکس برگردان باشد را افزایش دهید آن قدر که بتوانید مهر یا .... را حذف کنید

در لحظه به لحظه هایی که کودک نزدیک شماست او را تشویق کنید

شریک کردن

یک قسمت مهم از رشد شریک کردن است. نوپاها شروع به فهمیدن حق مالکیت می کنند و نسبت به وسایل خود، احساس مالکیت دارند. آنها ممکن است اسباب بازی مورد علاقه شان را بربایند،        بچه های دیگر را هل بدهند و یا این که نخواهند وسایل را با فرد دیگری قسمت کنند. والدینی که     دو یا بیشتر بچه دارند با این مشکل هر روز مواجه هستند و یا مشکل زمانی است که بچه های دیگر برای مهمانی می آیند و یا زمانی که برای تفریح بیرون می روند. نکاتی که در زیر آمده پیشنهاداتی است برای اینکه بتوانید تقسیم کردن را به کودکتان آموزش دهید.

نوپاها نمی توانند از چشم دیگران نگاه کنند بنابراین دلیل آوردن بهترین راه برای آموزش نیست آنها دوست دارند که سایر بچه ها دورو برشان باشند ولی بیشتر دوست دارند که کنار آنها بازی کنند      تا با آن ها.

اغلب آن ها د ابتدا چیزی را قسمت نمی کنند. مدتی طول می کشد و باید به آن ها یاد داد که         با هم بازی کنند معمولاً بین 4 تا 5 سالگی بچه ها رعایت نوبت و تقسیم کردن را یاد می گیرند.

چگونه می توان از بروز مشکل در شریک کردن جلوگیری کرد

§        اگر نمی توانید بچه ها را ببینید آنها را در فعالیت های جداگانه مشغول کنید

وقتی شما سرتان شلوغ است و نمی توانید نظارت دائمی روی آنها داشته باشید آنها را در کارهای جداگانه مشغول کنید و مطمئن باشید که بین آنها فاصله است به طور منظم کارتان را رها کنید و فرزندتان را به خاطر خوب بازی کردن تحسین کنید.

§        عادل باشید

با فرزندان خود یکسان رفتاری کنید تا مانع از رقابت بین آنها شوید. اجازه ندهید که فرزند کوچک تر بردارد و در برود چون که کوچکتر است و نمی فهمد اگر فرزند بزرگ تر احساس کند که همیشه باید به کوچک تر بدهد. باعث احساس شکست و ناامیدی می شود و به طور مساوی رفتار کردن جلوی جنگ را می گیرد و یا زمانی مشکل ایجاد می شود که نوبت بزرگ تر است و بعد به کوچک تر     نوبت نمی دهد. برای دخالت آماده باشید و مطمئن شوید که همه شریکند. انتظار نمی رود که فرزندتان اسباب بازی اش را به کسی بدهد کند در حالی که سایر بچه ها این کار را نمی کنند منتظر  دیگران نباشید که به کمک فرزند شما بیایند.

§        با مهمانتان مثل فرزند خود رفتار کنید

روال ها را برای مهمانتان و فرزند آن ها در ابتدای مهمانی توضیح دهید از آنها بخواهید که در خانه شما قوانین شما را رعایت کنند از روش معمولی برای انضباط استفاده کنید.

چگونه به فرزندتان روش شریک کردن را می آموزید؟

§        سرمشق خوبی باشید

به آن ها با نشان دادن بیاموزید. مثلاً وقتی تنقلات می خورید به آنها تعارف کیند و یا کاری را که دارید انجام می دهید به آنها نیز نوبت انجام دهید.

§        فعالیت هایی را انتخاب کنید که تقسیم کردن را تشویق می کند

وقتی را که می خواهید با فرزندتان سپری کنید از فعالیت های مثل: بازی کردن با ماشین، روی هم گذاشتن مکعب استفاده کنید. با دقت نگاه کرده و هرگونه شریک کردن و همکاری را تشویق کنید: «شما دخترها واقعاً خوب با هم بازی می کنید» «نسیم! آفرین! به مریم اجازه دادی به جین که با مکعب هایت بازی کند»

§        اگر بچه ها چیزی را قاپیدند، مچ آنها را بگیرید

اگر دیدید که چیزی را قاپیدند فوری وارد عمل شوید کار خودتان را متوقف کرده و به سمت او بدوید دست او را بگیرید و متذکر شوید که بگوید: «لطفاً» و منتظر نوبت خودش شود. کودک را به خاطر منتظر بودن و خوب خواهش کردن تشویق کنید.

چگونه مشکلات شریک کردن را حل می کنید؟

§        به او بگویید چه کاری باید انجام دهد

اگر او اسباب بازی را قاپید و یا کودک دیگری را به خاطر اسباب بازی هل داد به او دستور        توقف دهید: «امین! وقتی علی دارد بازی می کند توپ را نگیر» و بجایش کار دیگری را که باید     انجام دهد به او بگویید: «بهش پس بده و بگذار نوبتش تمام شود»

§        دستورتان را با عواقب مناسب همراه سازید

اگر کودکتان آنچه را که خواستید انجام نداد در عرض 5 ثانیه از نتیجۀ مناسب استفاده کنید. نتیجه ای را که با موقعیت متناسب است انتخاب کنید مثلاً اسباب بازی را از او بگیرید و به کودک بدهید. و   توضیح دهید که چرا این کار را کردید: «مارک! تو هنوز منتظر نوبت نمی شوی. اِما باید 5 دقیقۀ دیگر بازی کند» 5 تا 10 دقیقه محرومیت از بازی مدت کافی است. اعتراض و شکایت را ندیده بگیرید. بحث نکنید. به طور ساده فقط نتیجه را نشان دهید.

§        او را دوباره به فعالیت برگردانید

به فرزندتان فرصت دهید تا درخواست نوبت کند و نوبت یا اسباب بازی را به او بدهید.

اگر رفتار ادامه پیدا کرد و یا در یک ساعت بعدی دوباره مشکل ایجاد شد، مجدداً نتیجۀ منطقی و مناسب را برای مدت طولانی تر تکرار کنید.

 راهبردهای مفید در تربیت فرزندان

پدر یا مادر بودن یعنی مراقبت، محافظت، آموزش و راهنمایی کودکان و نوجوانان. در عین حال       پدر یا مادر خوب بودن پدیده ای نیست که به طور اتفاقی و یا طبیعی پیش آید. باید گفت بالا بردن سطح دانش و مهارت های مورد نیاز در جهت رشد فیزیکی و تکامل عاطفی کودکان نیاز به زمان دارد.

دیدگاه هر پدر و مادری می تواند تحت تأثیر دیدگاه پدر و مادر خودش، تجارب زندگی، دیدگاه های اقوام و دوستان و مطالب دیدنی و خواندنی در رسانه های جمعی باشد. در ضمن پدر یا مادر بودن شدیداً تحت تأثیر باورها و انتظارات والدین (از خودشان و فرزندشان) می باشد.

اگر چه اکثر والدین دغدغه های مشترکی دارند، اما هر خانواده مشکلات و مسائل خاص خود را دارا می باشد. راه حل واحدی برای مشکلات پدران و مادران وجود ندارد و دیدگاه های متنوع و فراوانی در ارتباط با تربیت کودکان مطرح شده است. بهترین کار برای شما و خانوادۀ شما یافتن شیوه ای است که شما نسبت به آن احساس خوبی داشته باشید و تصور کنید که آنها می توانند برای خانوادۀ  شما مؤثر باشد.

دام های مشترک والدین

دام های موجود برای والدین، مشابه آنچه در ذیل آمده، به استرسی که والدین تجربه می کنند می افزاید و وظیفۀ تربیت فرزندان را دشوارتر می سازد.

دام «پدر و مادر منفی»: منور گرفتن شدن جنگ قدرت مکرر با فرزندان است که معمولاً والدین نسبت به رفتار نامناسب فرزند با نکوهش و تهدید برخورد می کنند. به طور مثال مادر می گوید:«علی چرا دست از سر برادر کوچکت بر نمی داری؟» و با تهدید می گوید اگر یک بار دیگر این کار را بکنی خودت می دانی! و یا فریاد می زند: «علی ولش کن!»

اینگونه رفتار و عصابنیت منجر به دلخوری و جدال بیشتری خواهد شد و در ضمن والدین در دامی خواهند افتاد که تنها نتیجۀ آن تذکر و واکنش دائم نسبت به رفتار مشکل آفرین فرزندان است. باید گفت که اتفاقاً این عکس العمل، رفتار نامناسب را تقویت خواهد کرد.

دام «توجه نکردن به فرزند»: این موضوع ارتباط نزدیکی با موضوع فوق دارد و منظور این است که فرزند رفتار مناسبی دارد، از سوی والدین مورد توجه و تشویق قرار نمی گیرد. اگر رفتار مثبت     ندیده گرفته شد به طور طبیعی کمتر هم تکرار خواهد شد.

دام «پدر و مادر ایده آل»: منظور اینست پدر و مادر می کوشند تا از هر لحاظ ایده آل باشند در حالیکه هدف ایده آل بودن نیست و تنها یک پدر و مادر با کفایت و به معنای تمام «خوب» هدف ماست. همۀ پدر و مادر ها انسانند و انسان هم جائز الخطاست و از آنجا که هیچکس ایده آل نیست لذا کوشش برای یک پدر و مادر ایده آل بودن نتیجه ای جز استرس، نا امیدی، سرخوردگی و احساس گناه ندارد.

دام «فرزند ایده آل»: انتظار والدین از اینکه فرزندشان ایده آل باشند هم، انتظاری غیر واقعی است و نتیجۀ آن هم احساس ناامیدی و شکست و جدال دائم با فرزندان است. همۀ بچه ها گاهی گریه  می کنند، نق می زنند، غز می زنند و به حرف والدینشان گوش نمی دهند و البته گاهی هم نارحت و افسرده می شوند. نحوۀ برخورد والدین با این مشکلات، می تواند مشکلات را همان طور حفظ کند، اوضاع را بدتر کند و یا مشکلات را در طول دوران رشد کودک افزایش دهد.

فرندانشان «همه چیز تقصیر من بود» : گاهی والدین به خاطر اشتباع فرزندانشان خود را سرزنش می کنند. می توان کودک را راهنمایی کرد و مهارت ها و ارزش های اجتماعی را به او آموخت اما   غیر ممکن است که بتوان تمام رفتارها و شیوه های برخورد او را کنترل کرد. ممکن است والدین گاهی احساس گناه و افسردگی کنند چرا که فکر می کنند دائم فرزندشان را بابت کارهای اشتباهی که می کند سرزنش می کنند و همین باعث می شود که نتواند صبور و آرام و منطقی برخورد کند.

دام «همه چیز تقصیر آنهاست»: این تفکر، سرزنش در مورد اشتباهات و بدرفتاری ها را تماماً متوجه کودک می کند مثلاً مادری می گوید: فرزندم بسیار لجباز است، هیچوقت کاری را آن طور که به او گفتم انجام نمی دهد. این برخود باعث می شود که والدین دلخور و ناراحت شده و واکنشی بیشتر از آنچه که باید، از خود نشان دهند و دقت و توجهی هم نسبت به نحوۀ برخوردشان با رفتار نامناسب کودک نداشته باشند. گفتنی است که بسیاری از مشکلات نتیجۀ شیوۀ گفتگو و ارتباط کودکان و والدین با همدیگر است.

دام «خود را هلاک کردن»: شاید واژۀ عجیبی باشد ولی هنگامی مصداق پیدا می کند که والدین به حدی خود را درگیر مسائل اصطلاحاً «والد و فرزندی» می نمایند که نیازهای طبیعی خودشان را      به طور مثال زمان تفریح، اوقات فراغت، نیاز به تنهایی و به طور کلی همۀ «سرگرمی هایشان» را نادیده می گیرند که نتیجۀ آن عدم لذت و رضایت از روابط مشترک (با همسر و دیگران) و سرخوردگی خواهد بود. وظیفۀ والد بودن زمانی از کیفیت خوب برخوردار خواهد بود که در آن رعایت تعادل    شده باشد و والدین زندگی خودشان را هم مد نظر داشته باشند. به اصطلاح «خودکشی کردن» به هیچ عنوان نشانۀ کیفیت بالای عمل والدین نخواهد بود.

دام «فقط به خاطر بچه ها»: این واژه زمانی مصداق پیدا می کند که والدین بجای فراگرفتن شیوه های مناسب حل مشکلات به خاطر فرزندانشان فقط، بودن در کنار هم را با ناخوشایندی تجربه می کنند. کودکانی که در این گونه خانواده ها که درگیری و نابسامانی فراوان در آن وجود دارد پرورش می یابند، بیشتر از کودکان دیگر در معرض مشکلات احساسی و رفتاری قرار می گیرند. مشکلات جدی در ارتباطات نباید نادیده گرفته شود. درگیری های والدین با هم بر یر مشکلات فرزندان، موجب عدم ثبات بین آنها و نهایتاً مشکلات رفتاری کودک را تشدید می کند.

خودشان خوب می شوند: واژۀ دیگری است که بسیار هم معمول است گذر از مسائل کودک است. بعضی افراد مشکلات رفتاری کودکشان را گذرا می پندارند و انتظار دارند که با رشد کودک این مشکلات مرتفع گردد. در حالی که مسائل رفتاری نیازمند بررسی در مراحل اولیه است مبادا که در آینده به مشکلات پیچیده تری بدل شود. والدینی که این طرز تفکر را دارند در پیدا کردن علت مشکل، یافتن راه حل آن، ایجاد تغییر و یا دریافت کمک با مشکل روبرو می شوند. طرز تفکر مثبت باعث    می شود که والدین در دام این مشکلات نیفتند، مثلاً بیاموزیم که وقتی کودکان رفتار بجایی دارند، چگونه با تشویق در آنها ایجاد انگیزۀ مثبت نماییم و یا چگونه رفتار آنها را بدون متوسل شدن به دعوا و تنبیه بدنی اصلاح کنیم و نکتۀ مهم آنکه با همسرمان در مورد مسائل مشترک کودکمان تشریک مساعی کنیم. 

نکات مهم در ارتباط با مشکلات والدین

شکل و اندازۀ خانواده ها با هم تفاوت دارد. خانواده های مختلف در ارتباط با مسئله «والد بودن» مشکلات مختلف دارند. ادارۀ خانواده با یک والد به تنهایی و با حمایت محدود، کار ساده ای نیست. البته اینکه در این امر دو والد از دو خانوادۀ متفاوت و با دو راهکار مختلف به یک روش ثابت و مورد توافق طرفین برسند نیز ممکن است مشکلاتی داشته باشد. در خانواده هایی هم که فرزندخواندگی به چشم می خورد طبیعتاً در کنار آمدن با هم و یادگیری شیوۀ با هم زیستن، بروز اختلاف طبیعی است. حال صرف نظر از اشکال مختلف خانواده، نکات ذیل می تواند ارتباط والد و فرزندی را تسهیل کند.

انتظارات واقع بینانه داشته باشید.

انتظار از خودتان، واقع گرایانه باشدو تصور نکنید چون پدر یا مادر هستید باید تمام اصول و قواعد را تمام و کمال بدانید. همانطور که می آموزید که چگونه یک والد خوب باشید و در ضمن با مشکلات جدیدی رو به رو می شوید، همواره به یاد داشته باشید که خطا و یادگیری در طول زمان برای همۀ والدین طبیعی است. انتظارات تان از همسرتان نیز واقع بینانه باشد چون او هم مانند شماست. بکوشید تا اشتباهات او را درک کنید و هیچگاه تقضاهای غیر منصفانه از او نداشته باشید.

انتظارات تان را از فرزندتان نیز واقع بینانه باشد. مراقب باشید که تقضاهایتان از او، (انجام وظائف و استانداردهای رفتاری) متناسب با سن و توانایی های او باشد. بد نیست بدانید آیا والدین دوستان فرزند شما همگی این انتظارات را از فرزندشان دارند یا خیر. به طور کلی انتظار رفتارهای معقول را از فرزندتان داشته باشید نه انتظار بهترین را....

از فرزندتان لذت ببرید.

در پاره ای خانوده ها، دید و بازدید، گرفتاری های کاری، مدرسه، تکالیف منزل، فعالیت های خارج    از مدرسه، کارهای خانه، برنامه های تلویزیونی مورد علاقه همگی باعث مشغلۀ افراد خانواده     خواهد شد، اما بکوشید در هر روز زمانی را هم برای لذت بردن ازهمراهی فرزندتان و داشتن اوقات فراغت با او کنار بگذارید. از او بپرسید در طول روز چه کارهایی کرده و از کارهای خودتان هم برای او تعریف کنید. گذراندن زمان با فرزندتان در روابط شما با او بسیار مؤثر خواهد بود وبه او         نشان می دهد که برایش اهمیت قائلید.

از خودتان مراقبت کنید.

پدر یا مادر شدن شما بدان معنا نیست که دیگر توجهی به نیازهای خودتان نداشته باشید. اگر به خواسته های خود توجه کنید، راحت تر می توانید نیازهای او را هم پاسخ داده و از او مراقبت کنید. اگر برایتان سخت است که زمانی را بخود اختصاص دهید، با حداقل یک مورد در روز که از آن لذت می برید، شروع کنید. نیم ساعت در روز تغییر چشم گیری در زندگی تان بوجود خواهد آورد. هر پدر و مادری احتیاج دارد که زمانی را دور از فرزندش باشد. این کاملاً طبیعی و دور از اشکال است. وقتی از فرزندتان خوب مراقبت می کنید که هیچ گونه خدشه ای به روابط شما وارد نخواهد آمد اگر مقداری از زمان را هم صرف خودتان کنید.

از درگیری در حضور فرزندتان بپرهیزید.

از بحث و درگیری در حضور فرزندتان جداً بپرهیزید چرا که به شدت غمگین می شوند و در ضمن از رفتارهای شما الگو برداری می نمایند. کودکانی که ناظر جدال های پدر و مادرند در مقابله با مشکلات راه های نامناسبی را فرا گرفته و بکار می گیرند. غالباً واکنش آنها در برابر مشکلات جیغ زدن و     فریاد کشیدن است و یا حتی برخوردهای عصبی دارند. کودکانی که در خانواده هایشان درگیری و برخورد زیادی دیده می شود، مشکلات رفتاری زیادی داشته و در برخورد با دیگران به دردسر       می افتد. در اکثر این کودکان رفتارهای عصبی، مداخله جویانه، سرخوردگی و اضطراب دیده می شود.

کمک بگیرید.

هر فردی برای بزرک کردن فرزند خود به حمایت و کمک احتیاج دارد. خانواده، دوستان و همسایگان می توانند جزء این افراد باشند. غالباً در دفتر تلفن ها و یا روزنامه ها هم می توان مؤسساتی را پیدا کرد که کارشان کمک رسانی، پرستاری و مراقبت از کودکان، سالمندان و اینگونه مسائل باشد. دیدار با والدینی که شرایط شما را دارند، تماس های اجتماعی تان را افزایش داده و موقعیتی فراهم می آورد که شما در مورد تجارب و نظرات تان با آنها تبادل نظر کنید. همچنین حفظ ارتباطتان با دوستان و آشنایانی که موقعیت های یکسانی دارند نقش حمایتی تان از یکدیگر را افزایش داده و هم صحبتی و یاری گرفتن از آنان برایتان خوشایند خواهد بود.

نکات مهم در ارتباط با خانواده های طرفین (والدین)

نقش هایتان را با هم تقسیم کنید.

اگر کمک داشته باشید و با همسرتان بر سر روش های قانون گذاری برای فرزندتان به توافق       رسیده باشید، کارتان سهل تر خواهد بود. مهم است که با همسرتان هماهنگ باشید. در به توافق رسیدن بر سر مسائل فرزندتان، نظرات تان را در مسائل مختلف به بحث گذارده و در حل مورد رفتارهای کودکتان با هم تبادل نظر کنید. به یاد داشته باشید که هم شما و هم همسرتان در قاون گذاری و اجرای آن در منزل مسئولیت دارید. والدین باید بلافاصله با رفتار نابهنجار کودک خود برخورد کنند. مراقبت از فرزندتان را تقسیم کنید و در تصمیم گیری های مهم با هم تبادل نظر کنید. شاید گهگاهی نیاز باشد که روند کارها را با هم چک کنید و مطمئن باشید که تقسیم کار به درستی انجام شده است. در مباحث بعدی بحث حمایت از یکدیگر در امر فرزندان را به تفصیل بیان خواهیم کرد. 

شدیداً مراقب ارتباطتان با یکدیگر باشید.

والدینی که مشغلۀ زیاد دارند چون وقت کافی برای با هم بودن ندارند کم کم نسبت به هم بی اعتنا و بی اهمیت می شوند. بسیار مهم است که والدین مراقب ارتباطشان با یکدیگر باشند. احترام و توجه به یکدیگر را فراموش نکنند و بکوشند همانطور که قبل از بچه دار شدن از با هم بودن لذت می بردند، موقعیت های خوشایندی فراهم آورند. به گونه ای عمل کنید که نشان دهد به همسرتان توجه دارید مثلاً به او بگویید: دوستت دارم، یا یک فنجان چای برایش درست کنید، وقتی کار دارد کمکش کنید، بخاطر کارهایش از او تشکر کنید. حتماً بکوشید که هر روز وقتی برای خلوت کردن با همسرتان گفتگو با او و بودن با او اختصاص دهید. گهگاه زمانی داشته باشید که کارهای مورد علاقه تان را      با هم انجام دهید. مثلاً با هم روی یک پروژه کار کنید و یا به مناسبتی با هم بیرون بروید. نظرات و تجاربتان را برای هم بیان کنید و همیشه از اینکه روزش را چگونه گذرانده با خبر شوید و در آخر اجازه دهید همسرتان از قدردانی شما از تلاش او برای بهبود روابط و یا بهبود وظائف  والدینی اش آگاه باشد. 

در حل مشکلات باهم باشید.

اجازه دهید فرزندتان ببیند که چگونه شما با آرامش مشکلات را حل می کنید. وقتی در حضور فرزندتان در مورد مسئله ای بحث می کنید از طرح قسمت هایی از آن که پیچیده تر است و رفع آن مشکل تر به نظر می رسد و یا موضوعاتی که بر سر آن اختلاف و یا عدم توافق دارید، بپرهیزید وقتی فرزندتان حضور ندارد، به موارد اختلاف بپردازید.

نکات کلیدی

§        انتظاراتتان از خود و از فرزندتان واقع بینانه باشد.

§        از فرزندتان لذت ببرید و لحظات خوشی را با او داشته باشید.

§        نیازهای خودتان را همواره مد نظر داشته باشید و مراقب روابطتان با همسرتان باشید.

§        از درگیری در حضور کودکتان بپرهیزید و نشان دهید که چگونه مشکلات را با آرامی و صبوری حل می کنید.

§        از خانواده و دوستانتان کمک بگیرید.

§        با همسرتان، همانند دو عضو یک گروه، تشریک مساعی کنید.

§        همواره در امور فرزندتان به دنبال ایده ها و اطلاعات جدید باشید.

اگر نگران رفتار فرزندتان هستید و یا نمی دانید چگونه موقعیت های خاصی را در محیط خانواده     سر و سامان بخشید به رهنمودهای افراد متخصص گوش داده و برای ایجاد تغییر، هدف گذاری   را فراموش نکنید.

افزایش مشارکت والدین و تقویت مثبت

والدین باید رابطۀ عاطفی نزدیکی با فرزندانشان داشته و بیشترین تقویت مثبت را اعمال نمایند. آنها همچنین باید با صرف وقت و ایجاد حس پیوند تعامل خود را با فرزندانشان افزایش دهند.

والدینی که چنین عمل می کنند مسلّماً فرزندان سازگارتر و متعادل تری خواهند داشت.

تعامل و تقویت مثبت چیست؟

کترشناسان کودک و خانواده همگی بر این باورند که تعامل، یعنی گذراندن وقت و ایجاد یک رابطه عاطفی قوی بین پدر، مادر و فرزند، اهمیت بسیاری در رشد روانی کودک دارد. اما اغلب والدین، تعامل مناسبی نداشته و از لحاظ عاطفی با فرزندانشان بسیار فاصله دارند. این مورد بخصوص در مورد والدینی صادق است که دارای فرزندان مبتلا به مشکلات رفتاری هستند و گذراندن وقت با آنها چندان لذت بخش نمی باشد. اما باید بدانیم که عدم تعامل والدین و فاصله عاطفی بین پدر و مادر و فرزند باعث بروز مشکلات در کودک و خانواده و تشدید روزافزون آن می گردد.

تقویت مثبت به معنای توجه و تشویق رفتارهای درست کودکان می باشد. در برخی از تحقیقات    انجام گرفته بر روی کودکان مبتلا به مشکل رفتاری و کودکان طبیعی مشخص شده است که در خانوادۀ کودکان مبتلا به مشکلا رفتاری آنقدر که به رفتارهای منفی دقت و توجه می شود به رفتارهای خنثی یا مثبت کودکان اعتنایی نمی شود. معذلک در خانواده کودکان طبیعی این قضیه برعکس است. در حقیقت تقویت مثبت یک رفتار خوب رابطه مستقیم با داشتن یک کودک سالم دارد. دانستن اینکه کدام یک    از این دو مسئله سبب دیگری است دشوار می باشد (یعنی مشخص نیست که تقویت مثبت والدین سبب انجام کارهای درست می شود یا رفتار درست کودک باعث تقویت والدین می گردد؟)   اما به هر حال ارتباط مستقیم آنها غیر قابل انکار است. بسیاری از درمانگران بر ایجاد یک رابطه    پدر / مادر – فرزندی خوب تأکید دارند و بخشی از برنامه های درمانی خود را به آموزش تقویت مثبت به والدین اختصاص داده اند.

برنامه ریزی فعالیت های مثبت

برای بهبود تعامل و ارتباط مثبت پدر / مادر – فرزندی می توان برنامه ریزی نمود. در این برنامه ریزی، والدین وقت مشخصی را به انجام فعالیت هایی که مورد علاقۀ فرزند است می گذرانند و در عین حال برای بهبود ارتباط تلاش می کنند. هدف ازاین کار افزودن فعالیت های تعاملی در طول هفته و تغییر رفتار والدین به منظور ایجاد ارتباط بهتر با فرزند می باشد. برای رسیدن به این مقصود می بایست چهار مرحله را طی کرد. بهترین روش آن است که با کودکتان بنشینید و با مشورت یکدیگر برنامه     را تنظیم کنید.

مرحله 1- فهرست فعالیت ها را تهیه کنید.

تمام کارهایی را که دوست دارید به همراه فرزندتان انجام بدهید و فکر می کنید ظرف 30 دقیقه یا کمتر پایان می پذیرد در یک فهرست قرار بدهید. اجازه دهید فرزندتان این کارها را انتخاب کند.

چند نمونه از این کارهای مفید به قرار زیرند:

§   قدم زدن در خارج از خانه

§   دوچرخه سواری

§   کارت / عروسک بازی

§   دسترشته بازی کردن

§   بسکتبال دو نفره

§   حرف زدن

§   ماشین سواری کردن

§   توپ بازی کردن

§   کارهای مبتکرانه انجام دادن

§   ساختن چیزهای مختلف

§   غذا یا شیرینی پختن

مرحلۀ 2- با کودک «قرار» بگذارید.

به همراه کودک خویش برای یک یا چند مورد از فعالیت های فوق که تمایل دارید در طول هفته   انجام دهید ساعت، تاریخ و روز دقیق را (به مدت 30 دقیقه یا بیشتر) مشخص نمایید. باید حتماً ازموافقت فرزندتان در مورد این زمانبندی اطمینان داشته باشید و در تقویم خود آن را علامت بزنید. اگر اتفاقی افتاد که باعث به هم خوردن این برنامه شد حتماً دوباره برنامه ریزی کنید.

مرحلۀ 3- رفتار انضباطی خود را در جریان فعالیت ها تغییر بدهید.

در طول این فعالیتها به فرزندتان اجازه بدهید که کار را هدایت بکند و خودتان نیز سعی کنید رفتار مسئولانه داشته باشید. در حال که فرزندتان بازی را هدایت می کند شما هم توصیف کردن و تشویق کلامی و لمسی را فراموش نکنید.

در زیر چند نمونه از این رفتارها را بیان می کنیم؛

1.    تشویق؛ به صورت کلامی، فرزندتان را در طول بازی تشویق کنید. «خوب است»، «کار جالبی کردی»، «آفرین پسر خوب»، «آفرین دختر خوب»، «عالی است!»

2.    توصیف؛ در طول بازی برای فرزندتان توضیح بدهید که دارد چه کار می کند؛ چه احساسی ممکن است داشته باشد، کجاست و چه تجربه ای به دست می آورد.« داری به اسباب بازیها نگاه می کنی»، «توپ را گرفتی»، «خیلی خوشحالی»، «داری قایم می شوی»، «انگار دیوانه شدی»، «انگار داری فک می کنی».

3.    لمس کردن؛ هرگونه تماس جسمی مثبتی با کودک در طول بازی می توانید داشته باشید.   «بغل کردن»، «بوسیدن»، «شانه ها را گرفتن»، «به سر دست کشیدن».

هنگام ارتباط با کودکتان سعی کنید سؤال کردن، دستور دادن و انتقاد کردن را از یاد ببرید.            مثال هایی از این نوع فعالیت ها:

1.    سؤال کردن؛ در طول بازی از فرزندتان نپرسید دارد چه کار می کند، چرا این کار را می کند و غیره «چرا توپ را پرت کردی؟»، «نظرت در مورد بازی چیست؟»، «چرا اینقدر عصبی       شده ای؟»

2.    دستورات؛ در طول بازی به فرزندتان نگویید چه کاری باید بکند. «عروسک ها را در خانه بگذار»، «طاس ها را تکان بده»، «تو توپ را بزن من می گیرم».

3.    انتقاد؛ در حین بازی از رفتارهای نامناسب کودک انتقاد نکنید.«آن کار درست نبود»،           «من می گویم چطور این کار را درست انجام بدهی»، «بار دیگر بیشتر تلاش کن»، «قرار است این کار را این طور انجام بدهی».

مرحله 4- تأثیر فعالیت ها را ارزیابی کنید.

پس از هر فعالیت، بهتر است با فرزندتان در مورد تجربه و احساسی که در طول بازی داشته اید صحبت کنید. سعی کنید با دقت به حرفهای فرزندتان گوش بدهید و حتی الامکان به او پاسخ       مثبت دهید.

چند هفته این کار را انجام دهید تا اوضاع روبه راه شود. پس از آن، ارتباط مثبت در طول بازی و فعالیت های خاص برای شما و فرزندتان به صورت یک امر عادی و خودکار در می آید.پ

اختصاص دادن زمان خاص برای گفتگو

هر کودکی می تواند از داشتن پدر و مادری که واقعاً به حرفهای او گوش بدهند بهره ببرند. هدف از زمان خاص گفتگو این است که در مورد تجربیات و اتفاقات کودک با او صحبت شود. در طول این گفتگوهای اختصاصی، باید کاملاً به فرزندتان توجه کنید و به درک احساسات او علاقه نشان دهید. چند سؤال کوچک از فرزندتان در طول مکالمه اشکالی ندارد اما هدف اصلی این است که فضایی را برای بیان راحت و آزادانه هر آنچه که در ذهن فرزندتان می گذرد به وجود آورید. به نحوی عمل کنید که فرزندتان در مورد اینکه چه کار می کند، به چه چیزهایی علاقه دارد، چه احساسی دارد، و اخیراً چه مشکلاتی داشته یا چه موفقیت هایی کسب کرده است براحتی با شما براحتی صحبت کند.

بهتر است برای این گفتگوها یک زمان خاص تعیین کنید تا مطمئن بشوید که این فعالیت حتماً ادامه خواهد داشت. یک پیشنهاد خوب این است که هنگام شام یا قبل از خوابیدن، اینگونه سؤالات را از فرزندتان بپرسید.

در دسترس باشید و فعالیت های سرگرم کننده انجام دهید

برای مشارکت واقعی، باید به فرزندتان نشان بدهید که همیشه در کتارش خواهید بود. اگر شما چنین عمل کنید، فرزندتان در صورت نیاز، به سوی شما خواهد آمد. بسیار مهم است که در فعالیت ها و سرگرمی های فرزندتان شریک باشید. در گردهم آیی های مهد کودک یا مدرسه شرکت کنید. با این کارها به فرزندتان نشان می دهید که در فعالیت های او شریک هستید. گاهی لازم است به منظور برقراری ارتباط برنامه ریزی ویژه نمایید. بدین منظور باید زمان زیادی را به تنهایی با فرزندتان بگذرانید. برخی از این فعالیتها می تواند صرف شام در رستوران یا سفرهای اردویی آخر هفته باشد. این فعالیت ها، فرصتی را برای بنیان نهادن و استحکام روابط پدر / مادر – فرزندی به وجود می آورد.

توجه به رفتارهای مثبت کودک

بسیار تعجب آور است که والدین اغلب به رفتارهای مثبت فرزندشان توجهی نمی کنند، در حالی که این کار نه تنها باعث افزایش رفتارهای مثبت کودک می شود بلکه رابطه فرزند و والدین را تقویت    می کند. راه بسیار ساده ای برای توجه به رفتارهای مثبت کودک و اطمینان از این که او متوجه این رفتار پدر / مادرش شده است و جود دارد.

«جعبه رفتار خوب» روش بسیار سودمندی برای تأیید رفتارهای مثبت فرزندان است. یک جعبه را روی یخچال، پیشخوان، میز یا هرجای دیگری در خانه قرار بدهید و روی آن نام «جعبه رفتار خوب» بگذارید. هر گاه متوجه رفتار خوبی از سوی کودکتان شدید یک تکه کاغذ بردارید و آنچه را که     دیده اید روی آن بنویسید و در جعبه بیاندازید. شاید ترجیح بدهید به فرزندتان بگویید که یک کار خوب در جعبه انداخته اید. در پایان روز همراه با فرزندتان تمام این کاغذها را از جعبه بیرون آورده و بخوانیدو مطمئن شوید که فرزندتان توجه شما را به رفتار مثبت خویش درک کرده و نسبت به رفتار خود آگاهی بیشتری پیدا کرده است.

نظارت برخود و تعیین هدف توسط والدین

همتن گونه که قبلاً گفته شد والدین اغلب به رفتارهای منفی فرزندان خویش بیشتر از رفتارهای مثبت آنها توجه دارند و ارتباط آنها با فرزندشان بیشتر جنبه منفی دارد. اغلب والدین می دانند که کار اشتباهی انجام می دهند اما ترک عادت برای آنها دشوار است. توجه و تشویق رفتارهای مثبت کودک و نادیده گرفتن رفتارهای منفی نیاز به تلاش آگاهانه از سوی والدین دارد. نظارت بر خود و تعیین هدف می تواند در آگاهی یافتن والدین از خودشان بسیار مؤثر باشد. برای این کار باید یاد گرفت که رفتارهای خویش را بررسی نموده و اهدافی را برای تغییر رفتار در نظر گرفت.

مرحله اول- لیست رفتارهای مثبت هدف را به منظور تقویت آنها تهیه نمایید.

لیستی از رفتارهای مثبت فرزندتان را که دوست دارید تشویق شوند تهیه نمایید. ابتدا مطمئن شوید که فرزندتان قادر به انجام دادن آن کارهاست. سپس رفتارهای مثبتی که در نقطه مقابل رفتارهای ناهنجار فرزندتان هستند را در نظر بگیرید 

نمونه هایی از رفتارهای مثبت که باید مورد تشویق قرار گیرند:

§   گوش دادن و انجام دستورات والدین

§   همکاری با خواهر و برادر

§   سرو صدا نکردن

§   مرتب کردن اسباب بازی ها بدون اینکه ازاو خواسته شود

§   ابراز احساسات

§   حل کردن مسائل

مرحله دوم-  مشخص کنید چگونه می خواهید رفتارهای مثبت هدف را تشویق کنید.

فهرستی از رفتارهایی را که به دنبال انجام اعمال مثبت فرزندتان نشان خواهید داد تهیه کنید. به تمام رفتارهایی که می توانند در انجام اعمال مثبت فرزندتان و تقویت و تشویق او مؤثر باشد فکر کنید. از خودتان بپرسید آیا فرزندتان عکس العمل شما را می پسندد یا نه؟

نمونه هایی از رفتارهای مثبت و تقویت کننده والدین:

§   تشویق

§   لمس کردن

§   خندیدن

§   صرف وقت برای گفتگو

§   بازی کردن با کودک

§   توصیف آنچه که کودک انجام می دهد

مرحله سوم- فهرستی از رفتارهای منفی فرزندتان که باید نادیده گرفته شوند تهیه نمایید.

نمونه هایی از رفتارهای منفی قابل چشم پوشی توسط والدین:

§   اخم کردن

§   نق زدن

§   قهرکردن

§   به هم کوبیدن درب به هنگام عصبانیت

§   پرت کردن اسباب بازی به هنگام عصبانیت

مرحله چهارم- چگونگی نادیده گرفتن را تعیین کنید.

نسبت به رفتارهای منفی خفیف فرزندتان بی اعتنا باشید. منظور از بی اعتنایی، متوقف کردن کامل تمام توجه تان به کودک است. این کار را می توانید با روی گرداندن، بیرون رفتن از اتاق و کارهای مشابه انجام دهید

مرحله پنجم- الف) نظارت بر رفتارهای انضباطی خود و تعیین نمودن اهداف به صورت رسمی

جهت تقویت رفتارهای مثبت فرزند خود و نادیده گرفتن رفتارهای منفی خفیف وی می توانید از طرح نمونه نظارت بر خود و تعیین هدف در پایان این فصل استفاده کنید و در واقع دو کار مهم را     صورت دهید. اول اینکه یاد می گیرید رفتارهای مثبت فرزندتان را شناسایی و تقویت کنید برای مثال، یاد می گیرید هنگام همکاری فرزندتان با خواهر و برادرش او را تشویق نمایید. دوم اینکه          توجه می کنید چه وقت فرزندتان بهانه گیری می کند و با نادیده گرفتن این رفتار به او پاسخ مناسب نشان می دهید. این دو هدف ازطریق تغییر ماهرانه رفتار ارتباطی معمول بین شما و فرزندتان      حاصل می گردد.

شما می توانید از اطلاعات ارائه شده فوق الذکر در مورد نظارت بر خود و تعیین اهداف و همچنین راهنمایی های ارائه شده در فرم نمونه پایان فصل استفاده کنید. زمان خاصی را برای استفاده از این فرم تعیین کنید (مثلاً شنبه از ساعت 8 صبح تا ظهر). در صورت تمایل می توانید رفتارهای هدف فرم نمونه را در روزهای مختلف تغییر بدهید. تا آن زمان که احساس کردید در زمینۀ نظارت بر خود بهبود یافته اید و به اهدافتان نائل شده اید از این فرم استفاده کنید.

برخی از والدین به کودکانشان اجازه می دهند آنها نیز هنگام تکمیل این یادداشت نمونه آن را ببینید. شما می توانید برای یادآوری، این فرم را روی یخچال یا جای دیگر نصب نمایید و بگذارید فرزندتان ببیند که شما در حال تکمیل کردن آن هستید. این کار باعث می شود که رفزندتان احساس کند شما در حال تلاش برای تغییر روابط هستید.

مرحله پنجم- ب)نظارت بر رفتارهای انضباطی خود و تعیین هدف به صورت غیر رسمی

اگر فکر می کنید نظارت بر خود به صورت رسمی کاری دشوار است به شکل غیر رسمی تر آن را    به کار ببندید. البته قبل از انجام این کار بهتر است قسمت بالا را دوباره بخوانید تا با روش کار و استدلال آن آشنا شوید. هدف اصلی در به کار گیری روش غیر رسمی نیز همان افزایش تقویت مثبت رفتارهای دریت فرزند و بی اعتنایی به رفتارهای منفی خفیف وی می باشد. در اینجا نیز باید مراحل 1 تا 4 را طبق شرح فوق مطالعه نمایید. مرحله 5 ب را باید با تیله انجام داد! سه عدد تیله (یا بیشتر) را در یکی ار جیب هایتان بگذارید. هرگاه دستتان را در جیبتان بکنید تیله ها به شما یادآور می شوند که به فرزندتان توجه کنید. هرگاه فرزندتان را تشویق کردید یکی از تیله ها را از جیبتان در آورید و در جیب دیگر خود بگذارید. یا منتقل کردن تمام تیله ها به جیب دیگرتان به هدف نائل می شوید. هنگام نادیده گرفتن رفتارهای منفی دقت کنید که واکنشی به آنها نشان ندهید.

بالا بردن عزت نفس کودکان

به نظر می رسد، کودکان به هنگام تولد دارای عزت نفس بالا یا پائین نیستند بلکه عزت نفس به تدریج و در طی تجربیات زندگی حاصل می شود. اگر تجربیات مثبت یک کودک بیش از تجربیات منفی      او باشند به احتمال زیاد او از احساس عزت نفس بالاتری برخوردار خواهد بود.

متأسفانه بیشتر کودکان مبتلا به اختلالات رفتاری بازخوردهای منفی بیشتری را از دنیای پیرامون خود دریافت می کنند تا بازخوردهای مثبت. این مسئله به مرور زمان باعث کاهش عزت نفس در آنان      می شود. در این جا به بحث دربارۀ رویکردهای متداول بالا بردن عزت نفس در کودکان می پردازد.

روش های بالا بردن عزت نفس کودکان توسط والدین

مهارت ها را به فرزندتان یاد بدهید

بیشتر مطالب این کتاب به پیشرفت مهارت ها در کودکان اختصاص یافته است و نقش والدین در رسیدن به این هدف در هر قسمت مشخص شده است. والدین می توانند مهارت های زندگی را بهفرزندشان یاد بدهند تا آنها به موفقیت بیشتری دست یابند. اگر کودکان، به موفقیت دست یابند بازخوردهای مثبت تری را از دیگران دریافت می کنند و احساس خوبی نسبت به این افراد       خواهند داشت. بدین ترتیب حس بهتری نیز نسبت به خودشان خواهند داشت.

بازخوردهای مثبت بدهید

آنچه که والدین می گویند و نحوه بیان صحبت هایشان تأثیر زیادی در احساس درونی فرزند نسبت به خودش و عزت نفس وی دارد. در زمان کودکی، بچه ها بازخوردهای مختلفی را (به خصوص از سوی والدینشان) دریافت می کنند.اگر میزان فیدبک های منفی بیشتر باشد کودک هم نظر منفی نسبت به خودش پیدا خواهد کرد. اگر میزان بازخوردهای مثبت بیشتر باشد به مرور زمان کودک نظر مثبتی نسبت به خود پیدا خواهد کرد. دادن بازخوردهای مثبت بیشتر، برای والدین مبتلا به اختلالات رفتاری کار سختی است زیرا این کودکان رفتار مثبتی  از خود نشان نمی دهند که مستحق دریافت فیدبک مثبت باشد. بنابراین باید به کارهای کوچک آنها توجه کنید و در ازای هر کار مثبتی به آنها یک     جایزه بدهید.  

واقعاً به صحبت فرزندتان گوش دهید

معمولاً پدر و مادرها هنگام صحبت با فرزندشان در مورد مشکلات و گرفتاریهایش، اشتباهات او را یادآور می شود یا او را نصیحت نماید. این کار باعث می شود فرزندتان از صحبت کردن با شما خودداری کند. گوش دادن واقعی به حرف های فرزندتان می تواند احساس بهتری را نسبت به شما و خودش در او ایجاد کند.

راه های مختلفی برای تقویت مهارت گوش دادن وجود دارد.یک روش، تکرار صحبت فرد مقابل با عبارات جدید است. برای این کار باید گفته های فرزندتان را با عبارات جدید تکرار کنید تا بفهمد که شما به او گوش داده اید. روش دیگر، قبول احساسات فرزندتان (حتی اگر رفتار او متضاد با معیارهای شما بود) می باشد. به فرزندتان بگویید که درک می کنید او چه احساسی دارد یا اینکه بیان احساساتش را متقابلاً برای او بازگو کنید.

فرزندتان را همانگونه که هست بپذیرید

بسیاری از مشکلات فرزند شما مزمن هستند و تغییر یافتن آنها خیلی دشوار است. بنابراین           فایده ای ندارد که دائماً روی آنها تمرکز کنید. سعی کنید به این تشخیص برسید که چه رفتارهایی را می توان واقعاً تغییر داد و چه رفتارهایی را باید همانطور که هستند پذیرفت.

به فرزندتان کمک کنید تا پذیرای موفقیت باشد

بسیاری از کودکان که عزت نفس پایینی دارند به سادگی نمی پذیرند که کارهای خوبی انجام داده اند. انجام دادن کارهای خوب با تلقی آنها از خودشان جور در نمی آید. بطور مداوم به او یادآور شوید که آدم خوبی است. بر کارهایی تأکید کنید که به خوبی به پایان رسانیده و در آنها موفق شده است. به او کمک کنید تا دریابد که او خودش مسئول موفقیت هایش بوده است.

استعدادهای فرزندتان را پرورش دهید

همه کودکان در یک یا چند موضوع (از قبیل هنر، ورزش، موسیقی، رقص، کار با حیوانات،       فعالیت های داوطلبانه و غیره) استعداد های خاصی دارند. شما باید تلاش فراوانی بنمایید تا هرگونه استعداد را در فرزندتان پرورش دهید. اگر او بتواند بازخوردهای مثبت تری از سوی دیگران       دریافت کند عزت نفس وی نیز بالا می رود.