دكتر عباس مومن زاده*

 توكسوپلاسموز يك بيماري انگلي است كه توسط TOXO PLASMA ايجاد مي شود ، شيوع بيماري به نوع تغذيه ، آب و هوا بستگي دارد و در طبيعت به صورت ترفوزوئيت ، كيست بافتي اووسيت ( oocyte ) يافت مي شود . و انسان عمدتا با خوردن غذاي خوب پخته نشده يا غذاي آلوده به اووسيت دفع شده از گربه سانان مبتلا مي شود .

 توكسوپلاسموز مادرزادي داراي تظاهرات باليني گوناگون است و بكمك عوامل زير مي توان به تشخيص بيماري در      نزد نوزاد پي برد :

    1 -        با تشخيص بيماري در نزد خانم باردار كه با بررسي موارد زير مشخص مي شود :

    الف نشانه هاي مثبت باليني

     ب نشانه هاي سرولوژيك مثبت در آزمايشات زير :

              Dye Test .I

             II. ا يمونوفلوئورسانس غير مستقيم

            III.    تست اگلوتيناسيون

          IV.                    تكنيك ELISA

   كه در صورت منفي بودن تست هاي سرولوژيك قبل از ابتلا به عفونت و مثبت شدن بعدي آنها و يا در موارديكه تست هاي سرولوژيك مثبت است ولي در آزمايشات متوالي افزايش تيتر نشان دهد مي توان بوجود بيماري در نزد مادر  باردار پي برد .

      2-    وجود بيماري در نوزادان كه به اشكال مختلف مشاهده مي شود :

       الف اشكال بدون علامت ( ASYMPTOMATIC )

كه شيوع آن را قبلا 80% تخمين مي زدند ولي با تحقيقات جديد ( CourVReur ) شيوع آن در حدود 55% برآورد گرديده است .

اين فرم از بيماري بايستي به كمك آزمايشات سرولوژيك تشخيص داده شود و تحت درمان قرار گيرد زيرا 3/1 موارد بدون علامت درمان نشده در كودكي و بخصوص در دوران بلوغ مبتلا به كوريور تينت ميگردند و تعـــداد كمي از اين كودكان هم داراي تاخـــير رشد ونمو مي شوند .

         ب اشكال حاد (PARAsitemic )

 نادر و در 100/1 موارد مشاهده مي گردد و شامل : اختلالات گوارشي ( اسهال و استفراغ ) تشنج (20%موارد ) ترومبوسيتوپني و خونريزي ناشي از آن ( كمتر از 20% موارد ) و معمولا هيپرترمي يا گاهي هيپوترمي مي باشد .

     در معاينه :

ايكتر ( به علت درگيري كبدي + هموليز ) ، هپاتواسپلنومگالي و لنفادنوپاتي پنوموني Interstitial بثورات ماكولاپاپولر جلدي ، گاهـــــي اوليگوري ادم آسيت ،درگيري قلب ( نادرا همراه با نشانه هاي باليني ) وجود دارند . در معاينه ته چشم ممكن است يك كوريورتينت مشاهده گردد ولي كالسيفيكاسيون داخل جمجمه در اين فـرم از بيماري نادر است .

در يافته هاي آزمايشگاهي ، آنمي با اريتروبلاستوز و گاهي ائوزينوفيلي همراه بوده كه اغلب با ترومبوسيتوپني و گاهي نشانه هاي DIC همزمان مي باشد ، در LP هيپرلوكوسيتوز شايع بوده و مخصوصا با افزايش آلبومين مايع نخاع همراه است .

پيشرفت بيماري عليرغم درمان امكان پذير است ولــــــي در بيشتربيماران بهبودي حاصل مي گردد . تاخير رشد و نمو ( Growth & development ) در 4/3 موارد و اختلال شديد بينائي در 50-20% موارد در سير اين نوع از بيماري مشاهده گرديده است .

3- نوع آنسفالوميليت مادرزادي

(10% موارد ) شامل :

  - خواب آلودگي ، حملات تشنج ، نامنظمي در تنفس ، بلع و درجه حرارت

  - هيدروسفالي كه در بيشتر موارد زو درس ( شايعا قبل از سن دوماهگي ) است .

  -       ميكروسفالي (نادر)

  -       ميكروافتالمي يك يا 2 طرفه ، كاتاراكت (نادر)

  -   هيپوتوني - هيپرتوني - پاراليزي مي باشد . نشانه هاي بالا ممكن است با علائم ديگر بيماري مانند هپاتواسپلنومگالي نيز همراه باشند .

نشانه هاي پاراكلينيك :

راديوگرافي جمجمه :

كالسيفيكاسيون داخل جمجمه زودرس ( گاهي از بدو تولد ) منتشر يا گروهي و PERIVEN TRICULAR و هيدروسفالي مشاهده مي گردد .

در CT.SCAN علاوه بر نشانه هاي بالا تنگي AquEDUc سيليوس و اتساع بطن هاي I , II , III  ممكن است وجود داشته باشد .

در معاينه ته چشم علاوه بر ميكروافتالمي NYSTAGMUS ممكن است نشانه هاي كوريوريتنيت و اختلالات ديگر چشم مشاهده شود و در LP ، آلبومين معمولا بيشتر از 200 ميلي گرم درصد است كه گاهي به 800 تا 1000 ميلي گرم درصد نيز مي رسد ، در صورتيكه لنفوسيتوز افزايشي مختصر يا متوسط نشان مي دهد .

4- اشكال تك علامتي يا كم علامت

بدليل بررسي هاي دقيق باليني و آزمايشگاهي اين اشكال بتدريج افزايش مي يابند و بصورت زير مشاهده مي شوند .

     - ايكتر دوره نوزادي كه بطور غير طبيعي تشديد يافته و يا طول كشيده (با يا بدون همراهي هپاتواسپلنومگالي )

     -   پوپوراترومبوسيتوپنيك بدون علت مشخص

     -    تظاهرات نورولژيك يا چشمي ( هيدروسفالي  كوربورتينت و غيره ) پره ماتوريته ، dysmaturity بروز كرده و به كمك تست هاي سرولژيك تشخيص داده مي شوند .

   5-  يافته هاي آزمايشگاهي در نوزادان

 بمانند بزرگسالان شامل DYE TEST فلوئورسانس آنتي بادي غير مستقيم تست هاي اگلوتيناسيون و ELISA است .

  پيش آگهي

   مرگ در 12% موارد ( در تمام اشكال باليني ) ديده مي شود .

در كودكانيكه در اشكال شديد بيماري زنده مانده اند ، تاخير رشد و نمو در 76 تا 100 درصد موارد ، ابتلاي شديد چشمي در 20 تا 50% اشكال ژنراليزه و در 50 تا 70% موارد نورولژيك وجود دارند و بالاخره كري هم د ر 20% موارد گزارش گرديده است .

  درمان

  الف در اشكال نشانه دار بيماري

  درمان بصورت 3 تا 4 دوره درماني 21 روزه در طول يكسال است كه شامل پريمتامين با دوز خوراكي 1 ميلي گرم     بازاء هر كيلوگرم وزن بدن روزانه ، سولفاديازين خوراكي بمقدار 50 تا 100 ميلي گرم در روز و فولينك اسيد    ( 5 OLINIC ACID )  ميلي گرم  عضلاني دوبار در هفته ( همراه با پريمتامين ) مي باشد و در اشكال فعال بيماري با درگيري عصبي ، چشمي يا كبدي كورتيكوتراپي خوراكي با دوز 5/1 ميلي گرم بازاء هر كيلوگرم وزن هم تا فروكش كردن نشانه هاي التهاب تجويز مي گردد .

   ب در اشكال بدون تظاهرات باليني :

1-    اگر مادر در طول دوره باراري مبتلا به يك توكسوپلاسموز تاييد شده باشد .

نوزاد تحت يك دوره درماني 21 روزه شامل پريمتامين و سولفاديازين قرار گرفته ، سپس يك دوره درماني 30 تا 45 روزه با اسپيرومايسين نيز تجويز مي گردد و در موارديكه نشانه هاي واضح بيماري مشخص نباشد درمان خاتمه يافته تلقي مي شود و در صورت بروز علائم بمانند فرم ژنراليزه درمان ادامه مي يابد .

2-    اگر مادر در طول بارداري فقط داراي يك آنتي كربالاولي بدون نشانه باليني باشد :

 نوزاد تحت درمان با اسپيرومايسين بمدت 3-2 ماه قرار گرفته و با نشانه هاي باليني و آزمايشگاهي پيگيري مي شود .

  الف در صورت پديدار شدن نشانه هاي باليني يا آزمايشگاهي نوزاد تحت درمان قــــرار ميگيرد

   ب-در موارديكه بيماري  مورد تاييد قرار نگيرد اقدام درماني نخواهد گرفت .

   ج درمان مادران باردار

      الف درمان مادران بارداريكه در 18 هفته اول بارداري مبتلا به توكسوپلاسموز مي شوند شامل :

1-  اسپيرومايسين 1 گرم هر 8 ساعت و در اين مدت به كمك آمينوسنتز AMINOCENTESE يا P.C.R وضعيت نوزاد بررسي و مشخص مي گردد .

      در صورتيكه نوزاد مبتلا نشده باشد .

  در فرانسه : اسپيرومايسين بطور ماهيانه و متناوبا همراه با پريمتامين و سولفاديازين و فولينيك اسيد هر 3 هفته 1 بار    تا پايان بارداري ادامه مي يابد .

  در امريكا درمان يا با اسپيرومايسين به تنهائي است و يا بروش فرانسويان ادامه مي يابد .

 در صورتيكه بررسي هاي انجام گرفته در طول 18 هفته بارداري مشخص نمايند كه نوزاد هم مبتلا گرديده است ، از اين مرحله به بعد مادر با 1- پريمتامين با دوز حمله اي 100 ميلي گرم روزانه در دو دوز منقسم روزانه و بمدت 2 روز سپس با مقدار 50 ميلي گرم تقسيم به دو دوز .

و سولفاديازين با دوز حمله اي 75 ميلي گرم تقسيم به دو دز روزانه بمدت دو روز سپس 100 ميلي گرم ( 50 ميلي گرم هر 12 ساعت تا پايان بارداري ) و فولينيك اسيد (لوكوورين ) بمقدار 5 تا 10 ميلي گرم روزانه ( داروي اخير تا يك هفته پس از قطع پريمتادين ادامه مي يابد ) تا پايان دوره بارداري تجويز مي گردد . در موارديكه مادر در هفته هاي آخر بارداري مبتلا به توكسوپلاسموز گردد و بكمك آمينوسنتز و P.C.R ابتلاي نوزاد مسجل شود درمان با 3 داروي نامبرده فوق و تا پايان مدت بارداري تجويز مي گردد .

REFERENCES :

1-       1.Principles and Prctice of Pediatric infectious Diseases

 2-     2. Text Book Infectious Diseases Fegin Cherry.

3.       3. Perinatologie P.Perel Man

 4. Pathologie Infectieuse De l’Enfant